نضال

معنی کلمه نضال در لغت نامه دهخدا

نضال. [ ن ِ ] ( ع مص ) تیراندازی کردن با هم و نبرد نمودن در تیراندازی. ( آنندراج ). با یکدیگر تیر افکندن. تناضل. ( یادداشت مؤلف ). مناضلة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). نیضال. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( متن اللغة ). رجوع به مناضلةشود. || گفتگوی عذر در پیش آوردن و دفع کردن. ( آنندراج ). || حمایت کردن و جدال کردن و دفاع کردن از کسی. ( ازالمنجد ) ( از اقرب الموارد ). مناضلة. نیضال. ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به مناضلة شود.
نضال. [ ن ُض ْ ضا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ ناضل. رجوع به ناضل شود.

معنی کلمه نضال در فرهنگ عمید

در تیراندازی، مقابله کردن و دفاع کردن.

معنی کلمه نضال در فرهنگ فارسی

جمع ناضل است .

جملاتی از کاربرد کلمه نضال

در دشت نضال لیث غالب بر دست نوال غیث وابل
این پهپاد را شاخه نظامی حماس که گردان‌های عزالدین قسام نام دارد ساخته‌است. ابابیل یک قادر به پروازهای دراز مدت است و نضال فرحات از سازندگان اولیه آن به‌شمار می‌رود ولی به ترور فرحات کار تکمیل آن به تعویق افتاد و در سالیان اخیر تکمیل و در نبرد ۲۰۱۴ اسرائیل و غزه مورد استفاده قرار گرفت و توانست تصاویری از تل آویو به ویژه ساختمان وزارت دفاع اسرائیل را ضبط کند. ایران در انتقال تکنولوژی ساخت پهپاد به نظامیان حماس تأثیرگذار بوده‌است.[نیازمند منبع]