نشهد

معنی کلمه نشهد در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَشْهَدُ: گواهی می دهیم - شاهدیم
ریشه کلمه:
اذا (۴۵۴ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه نشهد

کاتب الجنید وراسله. شیخ الاسلام گفت: که وی بمکه بود. بوعبداللّه خفیف٭ گوید: کی بوالحسن مزین٭ گفت: در مکه شدم، با یعقوب اقطع در حال رفتن بود از دنیا، در شدم مرا گفتند: اروی سر بر تو آرد یعنی که در تو نگرد، شهادت بروی عرضه کن. مراغره گرفتند، که من کودک بودم، بر بالین وی بنشستم، بر من نگریست: ایها الشیخ! نشهد ان لااله الاللّه. او گفت: ایای تعنی بعزة من لایذوق الموت، ما بقی بینی و بینه الا حجاب العزة، گفت: من می‌خواهی باین شهادت گفتن؟ بعزة او که هرگز مرگ نچشد کی نماند میان من و او مگر پردهٔ عزت.
با عمر گفتند این زن دختر است نشهد الله عمر را بی‌شوهر است