نسقچی

معنی کلمه نسقچی در لغت نامه دهخدا

نسقچی. [ ن َ س َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) چوبدارو انتظام کننده شهریان و لشکریان. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). پاسبان و محافظی که از جانب پادشاه مقرر شده باشد به خصوص در نظم سپاه و اردو. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه نسقچی در فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - تر. ] (اِمر. ) نظم دهنده ، ناظم .

معنی کلمه نسقچی در فرهنگ عمید

پاسبان و مٲموری که وظیفه اش برقرار ساختن نظم بود، مٲمور تنبیه، سیاست، و مجازات گناهکاران.

معنی کلمه نسقچی در فرهنگ فارسی

( صفت واسم ) ۱ - نظم دهنده ناظم .۲ - افرادفوجی نظامی که مامورایجادنظم ونسق درحوزه هابودندوغالباپیشاپیش سپاه حرکت میکردندوجامه سرخ می پوشیدند( صفویه ). ۳ - فراش مامورتنبیه وسیاست میرغضب ( قاجاریه ).

جملاتی از کاربرد کلمه نسقچی

شاه جهان از سر ترحم فرمود: چند نسقچی به هر محلت تعیین
مجدالدوله به سال ۱۲۷۲ قمری حکومت گیلان یافت و به عمیدالملک ملقب شد. در سال ۱۲۷۵ قمری ملقب به مجدالدوله شد و حکومتش تا سال ۱۲۷۶ قمری ادامه پیدا کرد. در این سال پس از تغییر از حکومت گیلان، بجای چراغعلی خان زنگنه سراج‌الملک، برای بار دوم به حکومت زنجان منصوب گردید و تا سال ۱۲۸۰ قمری حاکم بود. در این سال معزول و بجای او محمدرحیم خان علاءالدوله نسقچی باشی حاکم زنجان شد و مجدالدوله بجای محمدناصر خان ظهیرالدوله به سمت ایشیک آقاسی باشی دربار برقرار گردید. در سال ۱۲۸۵ قمری برای بار دوم بجای محمدقاسم خان والی حکمران گیلان شد ولی سال بعد به واسطه بی‌مبالاتی و سوء سلوک مأمورین او با اهالی، از حکومت گیلان معزول و اداره حکومت آنجا ضمیمه مشاغل دیگر به میرزا سعید خان انصاری سپرده شد.