نخجوانی

معنی کلمه نخجوانی در لغت نامه دهخدا

نخجوانی. [ ن َ ج َ ] ( اِخ ) احمدبن ابی بکربن محمد، ملقب به نجم الدین. رجوع به نجم الدین ، احمد... شود.
نخجوانی. [ ن َ ج َ ] ( اِخ ) محمدعلی ( ملا... )بن حاجی خداداد. از مشاهیر علمای امامیه و فقیه اصولی و محدث قرن اخیر و مرجع تقلید شیعیان قفقاز و نقاط دیگر بود و به سن 66سالگی در 1334 هَ. ق. به کربلا درگذشت. از تألیفات اوست : 1- اجتماع الامر و النهی 2-الاجماع المنقول 3- حاشیه رسائل شیخ مرتضی 4- حاشیه مکاسب 5- دعاء الحسینیة 6- مقدمه واجب و غیره. ( از ریحانةالادب ج 4 ص 179 از احسن الودیعه ج 1 ص 220 ).

معنی کلمه نخجوانی در فرهنگ فارسی

محمد علی بن حاجی خدا داد از مشاهیر علمای امامیه و فقیه اصول محدث قرن اخیر و مرجع تقلید شیعیان قفقاز و نقاط دیگر بوده .

معنی کلمه نخجوانی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نخجوانی (ابهام زدایی). نخجوانی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • صلاح الدین حسن بلغاری نخجوانی، از مشایخ صوفیه• محمدعلی نخجوانی، از علمای مجاهد شیعه قفقاز در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری• نعمت الله نخجوانی، از علمای بزرگ و مشایخ صوفیه
...

جملاتی از کاربرد کلمه نخجوانی

مجموعهٔ منشآت بدرالدین یحیی در دست است. تعدادی از نامه‌های او هم در مجموعهٔ نفیس منشآت کتابخانه حسین نخجوانی موجود است.