نجیب زاده

معنی کلمه نجیب زاده در لغت نامه دهخدا

نجیب زاده. [ ن َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ، ص مرکب ) آزادزاده. بزرگ زاده. شریف. اصیل. نسیب.

معنی کلمه نجیب زاده در فرهنگ عمید

اصیل، بزرگ زاده.

معنی کلمه نجیب زاده در فرهنگ فارسی

بزرگ زاده اصیل گوهری نژاده .

جملاتی از کاربرد کلمه نجیب زاده

سارگون از ۷۱۰ تا ۷۰۵ پ. م. به عنوان پادشاه آشور و بابل بر آن سرزمین‌ها حکمرانی کرد. پس از وی، جانشینش سناخریب از ۷۰۵ تا ۷۰۳ عنوان پادشاه آشور و بابل را داشت. در سال ۷۰۳ سناخریب، یک نجیب زاده از بابل به نام مردوک‌زاکیرشومی را به تخت سلطنت بابل نشاند. پس از اینکه مردوک‌زاکیر‌شومی چند ماه سلطنت کرد، مردوک‌اپلایدین که به عیلام گریخته بود، به بابل بازگشت و شورشی را علیه مردوک‌زاکیر‌شومی به راه انداخت و توانست زمامداری بابل را به‌طور موقت به دست آورد.
بازی خطرناک فیلمی به کارگردانی مهدی رئیس فیروز و نویسندگی احمد نجیب زاده ساختهٔ سال ۱۳۴۸ است.
انگشت‌نما فیلمی به کارگردانی اسماعیل پورسعید و نویسندگی احمد نجیب زاده محصول سال ۱۳۵۴ است.