ناپذیرنده

معنی کلمه ناپذیرنده در لغت نامه دهخدا

ناپذیرنده. [ پ َ رَ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) ناپذیر. ناپذیرا. نپذیرنده. مقابل پذیرنده.

معنی کلمه ناپذیرنده در فرهنگ فارسی

( صفت ) ناپذیر ناپذیرا.

جملاتی از کاربرد کلمه ناپذیرنده

«إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ» خدای شما خدای یکتاست، «فَالَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ» ایشان که بنه می‌گروند بروز رستاخیز، «قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَةٌ» دلهای ایشان راستی را ناپذیرنده است با آن بیگانه، «وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُونَ (۲۲» و ایشان از آن گردنکش.