نامکرر

معنی کلمه نامکرر در لغت نامه دهخدا

نامکرر. [ م ُ ک َرْ رَ ] ( ص مرکب ) تکرارناشده. مقابل مکرر. رجوع به مکرر شود :
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است.حافظ.

معنی کلمه نامکرر در فرهنگ عمید

آنچه تکرار نشده.

معنی کلمه نامکرر در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنچه که تکرار نشده : یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب کز هر زبان که می شنوم نامکرراست . ( حافظ ) مقابل مکرر

جملاتی از کاربرد کلمه نامکرر

این که با سامان عدل او ندارد جم شکوه بود از آن بر زبان نامکرر سال و ماه
یک قصه بیش نیست غم عشق واین عجب کز هر زبان که می شنوم نامکرر است
درین قصیده قوافی مکررست ولی به است لفظ مکرر ز نامکرر خام
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب از هر کسی که می‌شنوم نامکرر است