نام خواه. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) خواهان نام. نامجو. شهرت طلب. حریص شهرت. آرزومند اشتهارو معروفیت. جویای نام و شهرت و افتخار : کدام است مرد از شما نامخواه که آید پدید از میان سپاه.دقیقی.
معنی کلمه نام خواه در فرهنگ عمید
آن که خواهان نام و شهرت است، نامجو، نام خواهنده.
معنی کلمه نام خواه در فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه خواهان نام است طالب شهرت نامجو: کدام است مرد از شما نام خواه که آید پدید ازمیان سپاه . ( دقیقی لغ. )
جملاتی از کاربرد کلمه نام خواه
کدامست مرد از شما نام خواه که آید پدید از میان سپاه
سواران بدرگاه شاه آمدند گشاده رخ و نام خواه آمدند
گفت بیرون ازین ندارم نام خواه تیغم نمای و خواهی جام