ناسرفراز

معنی کلمه ناسرفراز در لغت نامه دهخدا

ناسرفراز. [ س َ ف َ ] ( ص مرکب ) پست. دون. فرومایه. ناسرافراز. مقابل سرفراز. رجوع به سرفراز شود :
کتایون و آن مرد ناسرفراز
مرا داشتند از چنین کار باز.فردوسی.

جملاتی از کاربرد کلمه ناسرفراز

کتایون و آن مرد ناسرفراز مرا داشتند از چنان کار باز