معنی کلمه نازرده در لغت نامه دهخدا نازرده. [ زُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) نیازرده. ناآزرده. آزرده نشده. مقابل آزرده.
جملاتی از کاربرد کلمه نازرده زان گرگسگانِ اژدهاروی نازرده بر او یکی سرِ موی موی را نازرده اند الحق جز آنک از زنخدان خودش بگسسته اند