نارالقری. [ رُل ْ ق ِ را ] ( ع اِ مرکب ) آتشی بود که اعراب شبانگاه می افروختند راهنمائی میهمانان خود را. و نام دیگرش نارالضیافة است. رجوع به بلوغ الارب ج 2 ص 161 شود.
معنی کلمه نارالقری در فرهنگ فارسی
آتشی بوده که اعراب شبانگاه می افروختند راهنمائی میهمانان خود را .
جملاتی از کاربرد کلمه نارالقری
چو فضلش برافروخت نارالقری خرد مقتبس بود و او مصطلی
اذا او قدوا نارالقری فی بیوتهم لهم جفته تسعی بها المفرد الجزر