ناخلیده

معنی کلمه ناخلیده در لغت نامه دهخدا

ناخلیده. [ خ َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) نخلیده. فرونشده. مقابل خلیده. رجوع به خلیده شود.

جملاتی از کاربرد کلمه ناخلیده

در طبع خلق وسوسهٔ اعتبارها خاری‌ست ناخلیده که بیرون نمی‌شود
خاری اگر به پای طلب ناخلیده ماند از سر مگیر راه به پایان رسیده را