مچاله

معنی کلمه مچاله در لغت نامه دهخدا

مچاله. [ م ُ ل َ / ل ِ ] ( ص ) چیزی در هم فرورفته و فشرده و له و لورده شده. اصلاً این کلمه برای چیزهایی نظیر کاغذ و کهنه بکار می رود، اما گاه ممکن است به طور مجازی آن را برای موجودات جاندار و انسان نیز بکار برند : فلان پهلوان در موقع کشتی حریفش را مچاله کرد و از گود بیرون انداخت. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).

معنی کلمه مچاله در فرهنگ معین

(مُ لِ ) (ص . ) (عا. ) فشرده شده و له شده .

معنی کلمه مچاله در فرهنگ عمید

چیزی که فشرده و به هم مالیده شده باشد.
* مچاله شدن: (مصدر لازم ) فشرده و مالیده و له شدن.
* مچاله کردن: (مصدر متعدی ) فشردن و در هم مالیدن و له کردن.

معنی کلمه مچاله در فرهنگ فارسی

چیزی که میان دست فشرده وبهم مالیده شده باشد
( صفت ) فشرده و مالیده و له شده ( در دست ) . توضیح اصلا این کلمه را برای چیز هایی نظیر کاغذ و کهنه بکار میبرند اما گاه ممکن است بطور مجازی آنرا برای موجودات جاندار و انسان نیز بکار برد .

معنی کلمه مچاله در ویکی واژه

(عا.)
فشرده شده و له شده.

جملاتی از کاربرد کلمه مچاله

بسیاری از کسانی که ای‌اس‌ام‌آر را تجربه می‌کنند گزارش می‌دهند که بسیاری از صداهایی که از کارهای انسان ایجاد می‌شوند، ای‌اس‌ام‌آر هستند. نمونه‌هایی از این صداها شامل کشیدن انگشتان به یکدیگر یا ضربه زدن به چیزی، شانه زدن مو، مالیدن دست‌ها به یکدیگر یا دستکاری و مالیدن پارچه، ضربه زدن به پوست بدن، خرد شدن پوسته‌های تخم مرغ یا مواد شکستنی مشابه، چین خوردن و مچاله شدن چیزهای نرم یا نوشتن است. بسیاری از ویدئوهای یوتیوب که هدف آنها ایجاد برانگیختگی ای‌اس‌ام‌آر است، تنها افرادی را نشان می‌دهند که این اقدامات را انجام می‌دهد.