ماه لقا
معنی کلمه ماه لقا در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ماه لقا در فرهنگ اسم ها
معنی: ماه ( فارسی ) + لقا ( عربی )، مه لقا مه لقا
جملاتی از کاربرد کلمه ماه لقا
چون خط از چهره آن ماه لقا برخیزد زنگ از آیینه بینایی ما برخیزد
خال زیر لب آن ماه لقا افتاده است چشم بد دور که بسیار بجا افتاده است
مگر از سیر خود ای ماه لقا می آیی؟ که عجب در نظر من به صفا می آیی؟
زد به درونم آتش تنگ قبا سواری دست به خونم آلود ماه لقا نگاری
کفر و دین را ز میان نقش دویی برخیزد گر نقاب از رخ آن ماه لقا بگشایند
من نام ندانمش بگوئید کاین ماه لقا چه نام دارد
تا شد به هوای عشق آن ماه لقا اشکم دریا از جگر خون پالا
سوی صحرا به تماشای چمن می رفتم دلبری، سر و قدی، ماه لقا پیش آمد
گشت خوشید جهانتاب ز مغرب طالع کی ز مشرق بدر ای ماه لقا می آیی؟
کرده ام هاله صفت قالب خود را خالی گر به آغوش من ای ماه لقا می آیی