ساواک

معنی کلمه ساواک در دانشنامه آزاد فارسی

(مخففِ سازمان اطلاعات و امنیت کشور) پلیس سیاسی و سازمان جاسوسی و ضد جاسوسی رژیم پهلوی، تأسیس شده در ۱۳۳۶ش. این سازمان در واقع جایگزین فرمانداری نظامی بود و سرلشکر تیمور بختیار، فرماندار نظامی تهران ، نیز به عنوان نخستین رئیس آن تعیین شد. ساواک از کمک های نظامی و همکاری های سازمان های اطلاعاتی و پلیس کشورهای امریکا، انگلستان ، فرانسه ، آلمان ، ترکیه و اسرائیل برخوردار بود و شناسایی ، دستگیری ، بازجویی ، شکنجه و قتل مخالفان سیاسی ، سانسور مطبوعات و رسانه ها، نظارت بر ورود دانشجویان به دانشگاه ها و فعالیت های آنان در دانشگاه و نیز فعالیت های انجمن های دانشجویی در خارج از کشور، نظارت بر استخدام در دوایر دولتی و کارخانجات و فعالیت های اتحادیه های صنفی ، از جمله وظایف و اقدامات آن به شمار می رفت. پس از برکناری تیمور بختیار (۱۳۴۰ش) ، سرلشکر حسن پاکروان جانشین او شد و در آغاز نخست وزیری هویدا، ارتشبد نعمت الله نصیری که همچون بختیار از عوامل کودتای ۲۸ مرداد بود، به ریاست ساواک رسید. چهارمین و آخرین رئیس ساواک سپهبد ناصر مقدم بود. اقتدار ساواک به ویژه پس از آغاز مبارزه مسلحانه شهری و تشکیل گروه های چریکی به شدت افزایش یافت و روش هایاین سازمانبا خشونت های شدید همراه گردید. ساواک در این دوره به یکی از بدنام ترین سازمان های پلیس سیاسی عالم تبدیل شده بود. در این سال ها هزاران نفر از روحانیان، روشنفکران، هنرمندان، دانشجویان، فعالین سیاسی و طرفداران احزاب و سازمان های مبارز دستگیر شدند و تقریباً همه آن ها مورد شکنجه قرار گرفتند.

معنی کلمه ساواک در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۲۰ش. محمدرضا شاه، یک دوره استبداد دیکتاتوری ۲۵ ساله را با حمایت آمریکا بر تمامی امور کشور آغاز کرد. ساواک یا همان سازمان اطلاعات و امنیت کشور، مهم ترین نهاد امنیتی و اطلاعاتی بود که آمریکا آن را در سال ۱۳۳۵ تاسیس کرد
با وجود همکاری ارتش و شهربانی برای ایجاد امنیت و حفظ ثبات پایه های رژیم، هنوز رابطه ای منسجم و سازمان یافته بین تمام ارگان های ضد مردمی و سرکوبگر ـ که از دید رژیم لازم به نظر می رسید ـ به وجود نیامده بود؛ از این رو وجود تشکیلاتی منسجم، ضروری به نظر می رسید که این امر در ۲۳ اسفند ۱۳۳۵ با تصویب قانون تشکیل ساواک، تحقق یافت. ساواک یا همان سازمان اطلاعات و امنیت کشور، مهم ترین نهاد امنیتی و اطلاعاتی بود که آمریکا آن را در سال ۱۳۳۵ تاسیس کرد و پس از تصویب قانون آن در مجلس سنا و مجلس شورای ملی، کار خود را رسماً از ۱۳۳۶ آغاز کرد. علاوه بر ساواک، واحدهایِ پلیسی شهربانی، گارد شاهنشاهی، ژاندارمری و نیز واحدهای اطلاعاتی و سرّی رکن دوم ارتش، بازرسی شاهنشاهی و دفتر ویژه اطلاعات، وظیفه حفظ امنیت در قلمرو و حکومت شاهنشاهی ایرانی را عهده دار شدند.
همکاری با سازمان های جاسوسی آمریکا
«ساواک» علاوه بر همکاری با سازمان های اطلاعاتی ـ امنیتی داخلی با سازمان های جاسوسی دنیا خصوصاً سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) و سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) نیز همکاری داشت. بعد از تشکیل ساواک، نیروهای سیا به ساواک آمدند و کارکنان و مسئولانش را آموزش دادند. سیا و ساواک، همکاری های دیگری نیز با هم داشتند. سیا، ساواک را در مشت خود داشت و هر چه به آنها مخابره می کرد، بدون چون و چرا انجام می شد. رئیس سیا در تهران، مرتب با شاه، رئیس ساواک و نمایندگانش ارتباط داشت. ساواک نیز در آمریکا نماینده داشت و به عنوان یکی از اعضای نمایندگی ایران در سازمان ملل فعالیت می کرد. همچنین این دو سازمان، اخبار و اطلاعات لازم را به یکدیگر می دادند. در دهه ۵۰ روابط این دو بیشتر شد. در سال ۱۳۵۲ سیا مرکز فرماندهی خود را در خاورمیانه به ایران منتقل کرد. به این ترتیب، سیا حضور خود را در ایران افزایش داد. پیروزی انقلاب اسلامی ایران و اشغال لانه جاسوسی آمریکا، ارتباط گسترده سیا و ساواک و نیز دخالت سیا و آمریکا در امور کشور را آشکار کرد. علاوه بر سازمان جاسوسی آمریکا (سیا)، سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) نیز در رژیم گذشته با ساواک همکاری داشت. در سال ۱۳۳۹ گروهی از ماموران موساد برای آموزش کارکنان ساواک به ایران آمدند. همچنین آنان (ماموران موساد) در موارد دیگر مانند: فروش وسایل جاسوسی، تبادل اخبار لازم و مورد نظر با ساواک همکاری داشتند.
اهداف تشکیل ساواک
تشکیل ساواک در ابتدا دلایل مختلفی داشت؛ از جمله: رسوایی شدید فرمانداری نظامی و شیوه های آن، وجود تضاد میان ادعاهای دولت مبنی بر وجود آزادی و ادامه حکومت نظامی، نیاز به دستگاه جاسوسی منظم تر از رکن دوم ارتش و آگاهی شهربانی را می توان نام برد؛ اما علت اصلی و هدف اصلی از تشکیل ساواک را تامین امنیت و حفظ ثبات رژیم پهلوی می توان دانست. مادّه اول قانون تشکیل ساواک، هدف از تاسیس آن سازمان را این گونه بیان می کند: «برای حفظ امنیت کشور و جلوگیری از هر گونه توطئه که مضرّ به منافع عمومی است، سازمانی به نام اطلاعات و امنیت کشور ـ وابسته به نخست وزیری ـ تشکیل می شود و رئیس ساواک سمت معاونت نخست وزیر را داشته و به فرمان اعلی حضرت همایون شاهنشاهی منصوب خواهد شد. » آمریکا برای حفظ امنیت خود در خاورمیانه به تشکیل ساواک در ایران مبادرت کرد تا منافع خود را در خاورمیانه حفظـ، و مخالفان را سرکوب کند. بخش امنیت داخلی ساواک (اداره کلّ سوم) مهم ترین بخش سازمانی در سراسر این دستگاه سرکوبگر بود و گروه ها و سازمان های مختلف، همچون: حزب توده، جبهه ملی، روحانیان و نیز افکار عمومی و نهادهای همگانی چون: دانشگاه ها، آموزشگاه ها و. . . را زیر نظر داشت. نقش داخلی ساواک از اختناق و اعمال فشار محض، بسیار فراتر می رفت.
← دیگر اهداف
...
[ویکی اهل البیت] بعد از کودتای 28 مرداد 1320ش. محمدرضا شاه، یک دوره استبداد دیکتاتوری 25 ساله را با حمایت آمریکا بر تمامی امور کشور آغاز کرد.
با وجود همکاری ارتش و شهربانی برای ایجاد امنیت و حفظ ثبات پایه های رژیم، هنوز رابطه ای منسجم و سازمان یافته بین تمام ارگان های ضدمردمی و سرکوبگر که از دید رژیم لازم به نظر می رسید به وجود نیامده بود؛ از این رو وجود تشکیلاتی منسجم، ضروری به نظر می رسید که این امر در 23 اسفند 1335 با تصویب قانون تشکیل ساواک، تحقق یافت.
ساواک یا همان سازمان اطلاعات و امنیت کشور، مهم ترین نهاد امنیتی و اطلاعاتی بود که آمریکا آن را در سال 1335 تأسیس کرد و پس از تصویب قانون آن در مجلس سنا و مجلس شورای ملی، کار خود را رسماً از 1336 آغاز کرد.
علاوه بر ساواک، واحدهایِ پلیسی شهربانی، گارد شاهنشاهی، ژاندارمری و نیز واحدهای اطلاعاتی و سرّی رکن دوم ارتش، بازرسی شاهنشاهی و دفتر ویژه اطلاعات، وظیفه حفظ امنیت در قلمرو و حکومت شاهنشاهی ایرانی را عهده دار شدند.
«ساواک» علاوه بر همکاری با سازمان های اطلاعاتی-امنیتی داخلی با سازمان های جاسوسی دنیا خصوصاً سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) و سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) نیز همکاری داشت. بعد از تشکیل ساواک، نیروهای سیا به ساواک آمدند و کارکنان و مسئولانش را آموزش دادند. سیا و ساواک، همکاری های دیگری نیز با هم داشتند.
سیا، ساواک را در مشت خود داشت و هر چه به آنها مخابره می کرد، بدون چون و چرا انجام می شد. رئیس سیا در تهران، مرتب با شاه، رئیس ساواک و نمایندگانش ارتباط داشت. ساواک نیز در آمریکا نماینده داشت و به عنوان یکی از اعضای نمایندگی ایران در سازمان ملل فعالیت می کرد. همچنین این دو سازمان، اخبار و اطلاعات لازم را به یکدیگر می دادند.
در دهه 50 روابط این دو بیشتر شد. در سال 1352 سیا مرکز فرماندهی خود را در خاورمیانه به ایران منتقل کرد. به این ترتیب، سیا حضور خود را در ایران افزایش داد. پیروزی انقلاب اسلامی ایران و اشغال لانه جاسوسی آمریکا، ارتباط گسترده سیا و ساواک و نیز دخالت سیا و آمریکا در امور کشور را آشکار کرد.
علاوه بر سازمان جاسوسی آمریکا (سیا)، سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) نیز در رژیم گذشته با ساواک همکاری داشت. در سال 1339 گروهی از مأموران موساد برای آموزش کارکنان ساواک به ایران آمدند. همچنین آنان (مأموران موساد) در موارد دیگر مانند: فروش وسایل جاسوسی، تبادل اخبار لازم و مورد نظر با ساواک همکاری داشتند.

جملاتی از کاربرد کلمه ساواک

نخستین گزارش ساواک علیه وی در سال ۱۳۴۱ تهیه شد.
بنابر اسناد ساواک از اعترافات وحید افراخته، او ادعا کرده است در سال ۱۳۵۴ نیز سازمان مجاهدین خلق به دنبال ترور بهشتی بوده است. تقی شهرام معتقد بوده است چون این کار از نظر تبلیغاتی صلاح نیست، بهتر است با روش‌هایی چون زیر گرفتن بهشتی توسط اتومبیل این کار انجام شود. به هر حال در سال ۱۳۵۴ این کار توسط این سازمان عملی نمی‌شود. بعد از درگذشت بهشتی، خمینی به قضات قوه قضائیه دستور داد تا وقتی عصبانی هستید دست به قضاوت نزنید. پیکر او در قطعه ۲۴ بهشت زهرای تهران بخاک سپرده شد.
این‌که جمهوری اسلامی سرکوب سیاسی کمتر یا بیشتری نسبت به شاه دارد مورد بحث است. شکایت‌هایی که زمانی در مورد ظلم و فساد شاه و درباریانش انجام می‌شد، اکنون علیه «آخوندها» وجود دارد. ترس از ساواک جای خود را به ترس از سپاه پاسداران و سایر مجریان انقلابی مذهبی داده‌است.
مازنی از ۱۵ سالگی فعالیت‌های سیاسی خود را آغاز کرد در حالی که تنها ۱۷ سال سن داشت به سبب مبارزات سیاسی اش در حکومت پهلوی توسط ساواک دستگیر و مدتی در زندان بود که با پیروزی انقلاب اسلامی از زندان آزاد شد. مازنی که به عنوان یکی از جوان‌ترین زندانیان سیاسی در رژیم پهلوی شناخته می‌شود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی از فعالان اصلی جریان خط امام بود و پس از راه‌اندازی حزب جمهوری اسلامی به آن پیوست. مازنی در سال ۱۳۹۳ از بنیاد شهید بازنشسته شد و پس از آن فعالیت‌های سیاسی خود را به‌طور جدی ادامه داد.
احمد متوسلیان یزدی (زادهٔ ۱۵ فروردین ۱۳۳۲ – ربوده‌شدهٔ ۱۴ تیر ۱۳۶۱) نظامی ایرانی بود که در خلال جنگ ایران و عراق از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محسوب می‌شد و فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله را بر عهده داشت. او فعالیت سیاسی‌اش علیه سلطنت پهلوی را از دههٔ ۱۳۵۰ آغاز کرد که منجر به دستگیری وی توسط ساواک شد و مدت کوتاهی در سال ۱۳۵۴ را نیز در زندان سپری نمود. متوسلیان یکی از چهار فرد ربوده شده ایران در لبنان در سال ۱۳۶۱ است.
ناصرالدین شاه به سبب نزدیکی امیرآباد به شهر برای تفریح به آنجا می‌رفته است. وی در یکی از این سفرها دستور احداث قورخانه را در کنار قریه امیرآباد داد. ظاهراً قورخانه همان قزل قلعه بوده که وسایل لشکری در آن نگهداری می‌شده است. بعدها قزل قلعه در اختیار ساواک قرار گرفت و به زندان سیاسی تبدیل شد. این زندان پس از انقلاب اسلامی تخریب و در قسمتی از فضای آن میدان میوه و تره بار و بعدها فروشگاه شهروند قزل قلعه ایجاد شد.
جمشیدی یکی از دوازده عضو یک گروه مطالعات مارکسیستی تشکیل شده از شعرا، نویسندگان، و فیلمسازان بود که به اتهام تلاش برای گروگان‌گیری رضا پهلوی، ولیعهد ایران در مهر ۱۳۵۲ از سوی ساواک دستگیر شدند. می‌توان گفت این افراد همگی دلبستگی قوی‌ای نسبت به مبارزه مسلحانه و چریک‌های فدایی داشتند. در بهار ۱۹۵۲ کرامت‌الله دانشیان، شاعر چپ‌گرا یک حلقهٔ بحث سیاسی در شیراز با دوستانش، یوسف علیاری، و امیرحسین فطانت تشکیل داده بود که با انتقال طیفور بطحایی به شیراز این حلقه علاقمند به انجام نوعی عملیات سیاسی رادیکال شد.
ایرج مصداقی می‌گوید «منتظری از همان سال‌های نخست بعد از انقلاب برای بهبود وضعیت زندان‌ها و زندانیان سیاسی تلاش کرده و نمایندگانی در زندان‌ها داشته که با زندانیان ملاقات کرده و برای ایشان گزارش تهیه می‌کردند.» او افزود: «ایشان از ابتدای دهه ۶۰ در زندان نماینده داشتند و تذکرهایی هم دادند؛ اما آن‌قدر فعال نبودند؛ ولی از سال ۶۳ به بعد، اقدام عملی کردند. نامه سال ۶۴ ایشان خطاب به آقای خمینی و بیان اینکه اطلاعات شما روی ساواک را سفید کرده است و همین‌طور نامه سال ۶۵ ایشان، نشان می‌دهد که نسبت به مسائل زندان حساس بودند و روی نکات حساسیت‌برانگیزی انگشت می‌گذاشتند».
شایع است که قرشی در همکاری با کودتاچیان، کتاب سیر کمونیسم در ایران را نوشته‌اند که توسط ساواک منتشر شده. بی شک این کتاب توسط شخص یا اشخاصی نوشته شده که از عملکرد درونی حزب توده اطلاعات کاملی داشته‌اند، اما قرشی تا پایان عمر مشارکت در نگارش این کتاب را رد می‌کرد.