زیانکاری

معنی کلمه زیانکاری در لغت نامه دهخدا

زیانکاری. ( حامص مرکب ) خسران بردن. ( فرهنگ فارسی معین ). زیان کردن. و رجوع به همین کلمه شود. || زیانگری. ( فرهنگ فارسی معین ). || اتلاف و اسراف. || گناه. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه زیانکاری در فرهنگ عمید

زیان بردن، ضرر کردن.

معنی کلمه زیانکاری در فرهنگ فارسی

خسران بردن زیانگری .

جملاتی از کاربرد کلمه زیانکاری

زین زیانکاری که باشد اندر او پادشاهان را بود از وی حذر
این تجارت در زیانکاری کند تحصیل سود این عمارت از خرابی پایه سازد استوار
چارسوی اعتبارات از زیانکاری پر است عاقبت سود است اگر با نیستی سودا کنید
سود خود را چه شماری که زیانکاری ره نیکان چه سپاری که گرانباری
فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ می‌پرستید هر چه خواهید فرود ازو، قُلْ إِنَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بگو زیانکاران ایشانند که از خویشتن درمانند، وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ و از کسان خویش در مانند روز رستاخیز، أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ (۱۵) آگاه باشید که زیانکاری آشکارا آنست.
دریغا زین زیانکاری دریغا دریغا زین جگرخواری دریغا
عیش‌ها غیر تماشای زیانکاری نیست درخور باختن رنگ بهار است اینجا
چه میبینید از او غیر از شقاوت جز زیانکاری
وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ و گم کنم ایشان را از راه، وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ و امل دراز نمایم ایشان را، وَ لَآمُرَنَّهُمْ و فرمایم ایشان را، فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ تا گوشهای چهارپایان برند، وَ لَآمُرَنَّهُمْ و فرمایم ایشان را، فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ تا بگردانند آفریده خدای را، وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ و هر که دیو را گیرد، وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ پسندیده و بایسته و یار، فرود از اللَّه، فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً (۱۱۹) زیانکار گشت او زیانکاری آشکارا.
گرانباریم ما را رایگان بخش زیانکاری بی سرمایگان بخش