معنی کلمه زیربا در لغت نامه دهخدا
نهاد از برش کاسه شیربا
چه نیکو بدی گر بدی زیربا.فردوسی.گاوان را هریسه ساز و گوسپندان را زیربای مزعفر. ( اسرار التوحید ).
بره و مرغ و زیربای عراق
گرده ها و کلیچه ها و رقاق.نظامی.هنوز این زیربا در دیگ خام است
هنوز اسباب حلوا ناتمام است.نظامی ( خسرو و شیرین چ وحید ص 335 ).زیربایی به زعفران و شکر
ناربایی ز زیربا خوشتر.نظامی ( هفت پیکر ایضاً ص 258 ).رجوع به ماده بعد شود.