فرغت

معنی کلمه فرغت در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی فَرَغْتَ: فارغ شدی - فراغت یافتی
معنی فَرَّقْتَ: جدایی انداختی - تفرقه ایجاد کردی
معنی فِرْقَةٍ: گروه - قسمت
ریشه کلمه:
فرغ (۶ بار)
دست کشیدن از کار «اَلْفَراغُ: خِلافٌ الشُّقْلِ» طبرسی فرموده: اصل آن به معنی خالی بودن است . چون از کار فارغ شدی تلاش کن و باز زحمت بکش رجوع شود به «نصب». . به زودی فارغ می‏شویم برای رسیدن به کار شما ای دو موجود وزین. ظهور آیه در آن است که خدا روز قیامت کارهای دیگر را کنار گذاشته و فقط به کار و حساب جن و انس خواهد پرداخت و شاید مراد از آن مداقه در حساب باشد. در مصباح و اقرب آمده: فرغ چون با «لام» و «الی» متعدی باشد به معنی قصد آید. . پروردگارا بر ما صبر فرو ریز و ما را مسلمان بمیران. افراغ ریختن شی‏ء روان است به منظور خالی کردن محل از آن (مجمع) در المیزان فرموده: مؤمنان نفوس خود را به ظرف و صبر را به آب و اعطاء خدا را به ریختن آب تشبیه کرده‏اند. . درباره این آیه رجوع شود به «فوأد».

جملاتی از کاربرد کلمه فرغت

چو سؤال بوسه کردم، به کرشمه گفت با من تو نه مرد این حدیثی «فاذا فرغت فانصب»