سرتراشی

معنی کلمه سرتراشی در لغت نامه دهخدا

سرتراشی.[ س َ ت َ ] ( حامص مرکب ) عمل تراشیدن سر :
صدای استره اوست بسکه شورانگیز
ز سرتراشی او پای می جهد از خواب.ملا طاهر غنی ( از آنندراج ).

معنی کلمه سرتراشی در فرهنگ عمید

شغل و عمل سرتراش.

معنی کلمه سرتراشی در فرهنگ فارسی

عمل تراشیدن سر
عمل و شغل سر تراش .

جملاتی از کاربرد کلمه سرتراشی

بجز سرتراشی که بودش غلام سوی گوش او کس نکردی پیام