معنی کلمه سرتراشی در لغت نامه دهخدا سرتراشی.[ س َ ت َ ] ( حامص مرکب ) عمل تراشیدن سر : صدای استره اوست بسکه شورانگیزز سرتراشی او پای می جهد از خواب.ملا طاهر غنی ( از آنندراج ).