سجر. [ س َ ] ( ع مص ) تافتن و گرم کردن تنوررا. ( منتهی الارب ). به آتش تافتن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || پر کردن جوی را. ( منتهی الارب ). پر کردن. ( تاج المصادر ) ( دهار ) ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || ریختن آب را در حلق کسی. || بانگ کردن و نالیدن. ( منتهی الارب ). ناله واکشیدن شتر. ( تاج المصادر بیهقی ). ناله دراز کشیدن. ( دهار ). || تهی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ) ( المصادر زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). سجر. [ س َ ج َ ] ( ع اِ ) سپیدی بسرخی آمیخته. ( منتهی الارب ). سرخی که به سپیدی جسم آمیخته باشد. ( اقرب الموارد ).
معنی کلمه سجر در فرهنگ فارسی
سپیدی بسرخی آمیخته . سرخی که به سپیدی جسم آمیخته باشد .
معنی کلمه سجر در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مَسْجُورِ: مالامال از آتش برافروخته وشعله ور(از کلمه سجر که در اصل به معنای افکندن هیزم است در آتشی که زیاد باشد ، مانند آتش تنور که با هیزم افروخته شود) معنی یُسْجَرُونَ: افروخته می شوند (از کلمه سجر که در اصل به معنای افکندن هیزم است در آتشی که زیاد باشد ، مانند آتش تنور که با هیزم افروخته شود) معنی سُجِّرَتْ: افروخته شد (در عبارت "إِذَا ﭐلْبِحَارُ سُجِّرَتْ "تسجیر و افروختن دریاها ، به دو معنا تفسیر شده ، یکی افروختن دریایی از آتش و دوم پر شدن دریاها از آتش -از کلمه سجر به معنای شعلهور کردن و تیز کردن آتش است و به قولی پر کردن از آتش) تکرار در قرآن: ۳(بار) افروختن آتش. پرکردن. راغب آن را تشدید آتش گفته. صحاح و قاموس آن را سرخ کردن تنور و پر از آب کردن نهر و غیر آنها گفتهاند عبارت قاموس چنین است «سجر التنور: احماه و النهر:ملائه» زمخشری آن را پر کردن گفته سجر التّنور یعنی آن را با آتش گیره و هیزم پر کرد. طبرسی رحمة اللّه ذیل آیه 72 غافر فرموده: اصل سجر انداختن هیزم در آتش است و در ذیل آیه 6 طور آن را پر کردن گفته و گوید: سجرت التّنور یعنی آن را از آتش پر کردم. در نهج البلاغه خطبه222 آمده «وَ تَجُّرُنی اِلی نارٍ سَجَرَها جَبّارُها لِغَضَبِهِ» که به معنی افروختن و سرخ کردن است. خلاصه اینها، لفروختن و پر کردن است و اصل آن بنا به قول مجمع انداختن در آتش است . معنی آیه یکی از این سه تا است: سپس در آتش انداخته میشود. سپس پر کرده میشود در اتش. سپس در آتش سوخته میشوند. مثل ، ، . * . ظاهراً مراد از بیت المعمور کعبه است به «عمر» رجوع شود. مراد از سقف مرفوع به قرینه . آسمان است و از علی علیه السلام نیز نقل شده و بهر مسجور دریای گداخته و یا دریای مملوّ است. به گمان بیشتر مراد از بحر مسجور دریای مرکز زمین دریای مذاب سهمگینی است که از کثرت فشار مانند خمیر و لاستیک میباشد و چون کمی بالا آمد از فشار آن کاسته شده و به صورت موّاد مذاب آتشفشانی میکند. در «رتق» نیز این سخن گفته شد و چون آیات راجع به قیامت است و از آیات ، میتوان بدست آورد که در ابتدای قیامت مقداری از آن مواد بیرون خواهد ریخت. * . و چون دریاها افروخته و گداخته شوند بعید است آن را پر شدن معنی کنیم زیرا در آینده آبی غیر از آب دریاها نخواهیم داشت که روی آنها ریخته و پر شوند. آیه درباره مقدمات به بقین گداخته شدن دریاها در اثر بزرگ شدن حجم خورشید و یا تخلیه نیروها است که از به هم خوردن نظم فعلی به وجود خواهد آمد. این مطلب را در رساله معاد از نظر قرآن و علم مشروحاً گفتهایم. همینطور است . که شکافتن دریاها در اثر کثرت حرارت خواهد بود قرآن فرموده: . آسمان چون آهن گداخته و یا چون ته مانده روغن جوشان شود در این صورت قهراً دریاها افروخته و تبخیر خواهند شد.
جملاتی از کاربرد کلمه سجر
شود که این شب هجران سجر شود روزی که آفتاب ز طرف افق شود تابان