غریزت

معنی کلمه غریزت در لغت نامه دهخدا

غریزت. [غ َ زَ ] ( ع اِ ) غریزة. رجوع به غریزة شود: چه طبیعت سکون و رفق و غریزت وقار و حلم او ( امیر سیف الدوله )از اقدام بر ابواب شطط و تقدیم مخاصمت و معادات مانع بود. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 هَ. ق. ص 191 ).
غریزة. [ غ َزَ ] ( ع اِ ) سرشت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . سرشت و طبیعت. ( غیاث اللغات ). سرشت مردم. ( دهار ). طبیعت اعم از خیر و شر. ج ، غَرائِز. ( اقرب الموارد ). خوی. ( مهذب الاسماء ) ( مقدمةالادب زمخشری ) ( السامی فی الاسامی ). طبع. سجیه. خلیقه. نهاد. خلقت. جبلت. فطرت. طینت. خمیره. || واهمه.قوه واهمه. || قریحه ، و گویند غریزه ملکه ای است که از آن صفات ذاتی صادر میشود، و خوی ( خلق )بدان نزدیک است جز اینکه در خوی اعتیاد مداخله داردولی در غریزه چنین نیست. ( از اقرب الموارد ). ج ، غَرائِز. ( اقرب الموارد ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: غریزه در لغت به معنی طبیعت است و حرارت غریزیه و رطوبت غریزیه نیز از این ماده می باشد و گاه این لفظ را به ملکه ای تفسیر می کنند که از آن صفات ذاتی صادر شود چنین است در «اطول » در باب تشبیه. - انتهی. غریزه عبارت از استعدادی است که حیوان را خود به خود یعنی پیش از تجربه به اجرای اعمال مفید و بامعنی و پیچیده برمی انگیزد و قوای او را بدون احتیاج به اکتساب تعدیل می کند چنانکه جوجه را فوری به دانه چیدن و مرغ را به آشیانه ساختن و غالب طیور را به ییلاق و قشلاق یاتمیز خطر از دور وامیدارد. متخصصین فعل و انفعالهایی را که از حیوان و حتی از انسان سرمیزند به دو اصل تحویل کرده اند: یکی اعمال تقلیدی است و دیگری اعمالی است که حول محور خصوصیات ذاتی افراد و انواع دور میزند. دانشمند معاصر انگلیسی «سر پرسی نن » به اعمال قسم دوم در جهان جانوران وحتی انسان بسیار اهمیت میدهد و میگوید چه بسیار عادات که از غریزه سرچشمه میگیرند و فرد آنها را شخصاً از افراد دیگر کسب نکرده است ، مثلاً طریقه خوراک دادن به اطفال به وسیله مادران در نژادهای مختلف و در طبقات مختلف و در قرون مختلف فرق دارد و با این حال منشاء آن تقلید و اکتساب نیست بلکه همه تابع نیروی آمره درونی است ، فقط میتوان تقلید و امور اکتسابی را عبارت از لفافه ای دانست که فعالیتهای غریزی در آن فیاض است و با وجود اینگونه اختلافات در ظواهر امر، بازبا کمال تعجب می بینیم که غرایز در همه یکی است ، و این اساس وحدانی در امر آموزش و پرورش باید مورد دقت واقع شود، زیرا اگر انسان نتواند با کمال دقت و اطلاع به کششهای طبیعی کمک کند چه بسا که برخلاف آن قابلیات اقداماتی خواهد کرد که برای وجود انسان زیان آور است. پس باید واقعاً در باب حیات انسانی از لحاظ زیست شناسی نیز نظری پیدا کنیم ، و چون افعال مردمان بالغ پر پیچیده است و از طرفی نیز اطفال بسیار زود تحت تأثیر اکتسابیات از بزرگتران قرار میگیرند نمیتوان به آسانی از تحلیل فعل و انفعالهای آنها به جلوه های اساسی حیات رسید، در صورتی که بنا بر قول «نن » هرگاه حیات حیوانی را از قبیل زندگی حیوانات عالی ( سگ و میمون ) در نظر بگیریم خواهیم دید که نوع زندگی آنها چنان است که گوئی زندگی انسان را از بعض لحاظ ساده و خلاصه کرده باشند، پس معقول این است که در حیات ساده آنها امعان نظر کنیم چه بسا که همان نوع محرکات غریزی نیز در حیات انسان جریان دارد و در طریق تکامل به صورعالیتری جلوه نموده است و هنوز نیز شاید همان محرکات اساس وجود پیچیده ماست. ترقی صور و پدیده های این محرکات را در جای خود در مراتب وجود انسان می بینیم. همین قدر باید گفت که زیست شناسی در یکی از مراحل تکاملی خود تصور غریزه را مبهم دانست ، از این رو به تحقیق در انعکاسات پرداخت و اعمال غریزی را نوعی زنجیره انعکاسات ( متوالیه ) فرض کرد و زمانی نیز که میخواست جلوه های حیاتی را از فیزیک و شیمی توجیه و استخراج کند انعکاسات حیوانی را نوعی از تروپیسم و جریانات فوتوتاکسی که در گیاهان پیش می آید دانست ، ولی این نظر شاید امروز دیگر طرفداری نداشته باشد. همین قدر میتوان گفت که ممکن است اعمال غریزی از جمله انعکاسات پیچیده و انعکاسات نیز عبارت از غرایز بسیار ساده باشند، لیکن فرق مهم آن دو در این است که انعکاسات اعمالی هستند که بیشتر از لحاظ محرکات و علل سابق بر معلول در نظر گرفته میشوند در صورتی که غرایز، انعکاسات پیچیده ای هستند که از لحاظ علل لاحق به معلول یعنی از لحاظ مقصود و هدف مورد توجهند. از اینکه بگذریم خاصه های انعکاسات و غرایز یکی است یعنی آنچه را از خواص انعکاسات بدانیم در غرایز نیز مشهود است .

معنی کلمه غریزت در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - سرشت طبیعت ( اعم از خیر و شر ) طبع ۲ - ملکه ایست که از آن صفات ذاتی صادر شود و خوی ( خلق ) بدان نزدیک است جز این که در خوی اعتیاد مداخله دارد ولی در غریزه چنین نیست ۳ - استعدادی است که حیوان را خود به خود یعنی پیش از تجربه باجرای اعمال مفید و با معنی و پیچیده بر می انگیزد و قوای او را بدون احتیاج باکتساب تعدیل می کند چنانکه جوجه را فوری بدانه چیدن و مرغ را باشیانه ساختن و طیور را به ییلاق و قشلاق یا تمیز خطر از دور وامی دارد . یا غریزه جنسی . غریزه اطفای شهوت که سبب تولید نسل و بقای نوع است .

جملاتی از کاربرد کلمه غریزت

نوازشی که مرا می کنی غریزت تست نه آنکه خدمت من در کحلّ احمادست