زرمان

زرمان

معنی کلمه زرمان در لغت نامه دهخدا

زرمان. [ زَ ] ( اِخ ) نام ابراهیم علیه السلام. ( برهان ) ( آنندراج ). یکی از نامهای حضرت ابراهیم خلیل. ( ناظم الاطباء ). رجوع به زروان شود.
زرمان. [ زَ ] ( اِخ ) از قرای سمرقند است که تا سمرقند هفت فرسخ فاصله دارد. ( از معجم البلدان ). نام قریه ای به سمرقند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه زرمان در فرهنگ عمید

پیری، سال خوردگی.

معنی کلمه زرمان در فرهنگ فارسی

از قرائ سمرقند است که تا سمرقند هفت فرسخ فاصله دارد .

معنی کلمه زرمان در فرهنگ اسم ها

اسم: زرمان (دختر) (فارسی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: zar mān) (فارسی: زرمان) (انگلیسی: zarman)
معنی: مانند زر، بسیار زیبا، ( در اعلام ) یکی از نام های حضرت ابراهیم خلیل ( ع ) است

معنی کلمه زرمان در دانشنامه عمومی

زرمان (روستا). زرمان یک روستا در ایران است که در دهستان دوبلوک واقع شده است. زرمان ۲۰۰ نفر جمعیت دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه زرمان

امامزاده سلطان محمدرضا مربوط به سدهٔ ۷ و ۸ ه.ق است و در شهرستان فیروز کوه، بخش ارجمند، روستای زرمان واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۳۴۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.