شاه نحل

معنی کلمه شاه نحل در لغت نامه دهخدا

شاه نحل. [ هَِ ن َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پادشاه زنبوران عسل. و در زنبوران عسل یک زنبور کلان باشد که هر جا او رود همه در پس او روند. و او را در عربی یعسوب گویند. ( از آنندراج ).
شاه نحل. [ هَِ ن َ ] ( اِخ ) لقب حضرت علی علیه السلام چه آن حضرت را یعسوب المؤمنین لقب است و یعسوب پادشاه زنبوران شهد را گویند. ( آنندراج بنقل از غیاث اللغات ).

معنی کلمه شاه نحل در فرهنگ فارسی

پادشاه زنبوران عسل و در زنبوران عسل یک زنبور کلان باشد که هر جا او رود همه در پس او روند .

جملاتی از کاربرد کلمه شاه نحل

تا چو شاه نحل شاه انگیخت لشکر چشم خصم صد هزاران چشمه شد چون خانهٔ نحل از بکا