صبح چهره

معنی کلمه صبح چهره در لغت نامه دهخدا

صبح چهره. [ ص ُ چ ِ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) سپیدچهره. رجوع به صبح چهر و صبح جبین شود.

معنی کلمه صبح چهره در فرهنگ فارسی

( صفت ) سپید چهره .

معنی کلمه صبح چهره در فرهنگ اسم ها

اسم: صبح چهره (دختر) (عربی، فارسی)
معنی: صبح ( عربی ) + چهره ( فارسی ) آن که چهره ای سپید چون صبح دارد

جملاتی از کاربرد کلمه صبح چهره

چه صبح چهره نمایندهٔ هزار امید که مشکل است بیانش به صدهزار زبان
نور کلام صدق جهانگیر می شود در پرده صبح چهره گشایی نمی کند
مستان صبح چهره مطرا به می‌کنند کاین پیر طیلسان مطرا برافکند
چون صبح از آن سبب نفس سرد می کشم کان صبح چهره چون نفس صبحدم نماند