[ویکی الکتاب] معنی زِینَتَهَا: زینت او (زینت : آن حالت و وضعی که موجودی ، به خود میگیرد و باعث میشود که موجودی دیگر جذب به آن شود) ریشه کلمه: زین (۴۶ بار)ها (۱۳۹۹ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه زینتها
و در آن عدت بیرون نیایند مگر ضرورت را و زینتها بگذارند، جامه رنگین و پیرایه نپوشند، و بوی خوش بکار ندارند، و خضاب نکنند و سرمه در چشم نکشند.
أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَةٍ این کانَ هم چنان که «کان» پیشین است یعنی أ فمن هو علی بینة و هو الرسول (ص) «علی بینة» ای بیان و حجة، و هو القرآن مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ ای یقرأه شاهِدٌ مِنْهُ یعنی لسان محمد (ص) قال محمد بن الحنفیة: قلت لابی انت التالی، قال: و ما تعنی بالتالی. قلت: قوله سبحانه: وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ قال وددت انی هو و لکنه لسان النبی (ص): «وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» سخن اینجا تمام شد و جواب محذوف است. میگوید: که کسی بر چیزی روشن و بر پیغامی راست درست است از خداوند خویش و زبان او آن را میخواند آن زبان که گواه خدا است بر خلق این کس چنان کسی است که او را از این هیچ چیز نیست؟ و گفتهاند: جواب محذوف آنست که أ فمن هو علی بینة من ربه کمن یرید الحیاة الدنیا و زینتها و گفتهاند: شاهد اینجا جبرئیل است و معنی یَتْلُوهُ یتبعه، میگوید: کسی که او بر درستی و راستی و پیدایی بود از خداوند خویش و گواهی از اللَّه ایستاده بر پی آن کس و آن جبرئیل است که در پی محمد نشسته بپیغام افزایی و سخن رسانی و دنی آرایی این کس چنان دیگر است که او را از این هیچ چیز نیست؟ و عن الحسین بن علی (ع) شاهِدٌ مِنْهُ محمد (ص) فیکون أ فمن کان هو المؤمن علی بینة ای بیان و بصیرة من ربه و یتلوه شاهد منه یعنی و یشهد له محمد (ص) یوم القیمة لقوله: وَ جِئْنا بِکَ عَلی هؤُلاءِ شَهِیداً. و قیل: یتلوه ای بتبع محمدا (ص) شاهد منه و هو علی بن ابی طالب (ع) و قیل: هو ابو بکر. قال النحاس: الهاء فی ربه للنبی (ص) و فی یتلوه تعود علی البینة لان البینة و البیان واحد و فی «منه» تعود علی اسم اللَّه عز و جل وَ مِنْ قَبْلِهِ ای من قبل نزول القرآن و مجیء محمد (ص) کان کِتابُ مُوسی إِماماً وَ رَحْمَةً لمن اتّبعها یعنی التوریة و هی مصدّقة للقرآن شاهدة للنبیّ (ص) اماما نصب علی الحال. و عرب راه را امام خوانند از بهر آنکه در پیش رونده است و حاجت را امام خوانند از بهر آنکه در پیش جوینده است، و منه قول بعضهم:
شَهَنشَه نیز هم رفته بِدین کار؛ به زینتها و زیورهای شَهوار.
هر چیزی را آرایشی است، و آرایش نفس در حسن معاملت است بنعت مجاهدت، و آرایش دل دوام مواصلت است بوقت مشاهدت، و آرایش سر حقایق قربت است در میدان معاینت. و آنچه رب العزة گفت: مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ اشارتست که این زینتها و آرایشها دریغ نیست از طالبان، و ممنوع نیست از حاضر دلان. گنج خانه نعمت پر از نعمت است، طالبان میدربایند. خوانچه لطف و رحمت آراسته و ساخته است، خورندگان میدربایند.
و گفت: خدای را بندگانند که اگر بهشت با همه زینتها بر ایشان عرضه کنند ایشان از بهشت همان فریاد کنند که دوزخیان از دوزخ.