شاذلی

معنی کلمه شاذلی در لغت نامه دهخدا

شاذلی. [ ذِ ]( ص نسبی ) منسوب به شاذله است. رجوع به شاذله شود.
شاذلی. [ ذِ ]( ص نسبی ) منسوب است به فرقه شاذلیه :
انا شاذلی ما حییت و ان امت
فمشورتی فی الناس ان یتشدلوا.
ابوالحسن علی بن عمرالقرشی المخائی الشادلی ( از تاج العروس ذیل ش دل ).
رجوع به شاذلیه شود.
شاذلی. [ ذِ ]( اِخ ) داودبن عمربن ابراهیم شاذلی اسکندری از اکابر فقهای مالکیه بوده و اصول تصوف را نیز از شیخ تاج الدین بن عطأاﷲ فرا گرفته. از اوست است : مختصر تلقین قاضی عبدالوهاب و مختصر الجمل زجاجی. وی به سال 733 هَ.ق. در اسکندریه درگذشت. ( از ریحانة الادب ).
شاذلی. [ ذِ ]( اِخ ) عبدالقادربن حسین بن علی الشاذلی. رجوع به عبدالقاربن حسین بن علی الشاذلی شود.
شاذلی. [ ذِ ] ( اِخ ) علی بن عبداﷲبن عبدالجبار... مکنی به ابوالحسن استاد گروه شادلیه صوفیه اسکندریه. ( منتهی الارب ذیل ش د ل ). و در تاج العروس ترجمه مفیدی از وی آمده است از جمله در وجه معروف شدن او به شادلی نویسد: سید القطب الامام ابوالحسن علی بن عبداﷲبن عبدالجباربن تمیم بن هرمزبن... عبداﷲبن الحسن بن الحسن بن علی بن ابیطالب الحسنی الادریسی الشادلی قدس سره استادطایفه علیه شادلیه از صوفیه اسکندریه است. چون ازمغرب وارد افریقیه شد در شادله فرودآمد و شیخ مشایخ ، ابوعلی الحسن بن مسعود الیوسی در شرح دالیه خود این قول را رد کرده و گفته است که شیخ ابوالحسن علی بن عبدالجبار الزرویلی از این باب به شادلة منسوب گردیدکه در آن بعبادت مشغول بود و از مردم شادلة نبوده است... در سنه 591 و به قولی 593 هَ.ق. در قریه غمارة از قراء افریقیه در نزدیکی سبته ولادت یافت سپس به تونس منتقل گردید و در شادلة از قرای افریقیه سکونت گزید... و به سال 656 در ماه ذی القعده یا شوال در صحرای عیذاب در گذشت... شیخ امام العارف ابوالعباس سیدی احمدبن ناصر در رحله خود از کتاب الاذکار مقریزی نقل کرده که شاذلی بضم ذال معجمه است لیکن معمولا جزبه کسر نمی آورند. و شاذلی به ضم ذال را شاذ ( نادر ) لی ( برای من ) یا ( انت الفرد فی خدمتی ) تفسیر توان کرد. و در این که شاذلی نزد چه کسانی تلمذ کرده اقوال مختلف است. قشاشی در سمط المجید آرد که وی بلاواسطه از ابومدین کسب عرفان کرده و این قول مقبول تاریخ است. و امام ابوالحسن نزد ابوالفتح الواسطی شیخ مشایخ الرفاعیه در مصر نیز تعلم کرده است. ( از تاج العروس ذیل ش دل ). مرحوم قزوینی در حاشیه شدالازار در شرح حال او چنین آورده است : ابوالحسن علی بن عبداﷲبن عبدالجبار مغربی شاذلی از اشهر مشایخ عرفا و متصوفه در قرن هفتم هجری و مؤسس طریقه شاذلیه منتشر در مصر و شام و مغرب و یمن ، اصل وی از بلاد مغرب بوده و در قریه غماره از قرای شمال افریقا نزدیک شهر معروف سبته واقع در ساحل جنوبی مدیترانه محاذی جبل الطارق که بر ساحل شمالی تنگه ای معروف به همین اسم است در حدود سنه 593 متولد شد، و پس از تکمیل علوم شرعیه در قریه شاذله از محال تونس به تعبد و ارشاد پرداخت و پس از آن به اسکندریه منتقل گردید و در آنجا توطن اختیار نمود و تا آخر عمر در همانجا ساکن بود و مکرر به حج رفت و در آخرین سفر خود بصوب مکه در صحرای عیذاب در صعید مصر در جانب غربی بحر احمر در موضعی موسوم به حمیثرا وفات یافت در اواخر ذی القعده سنه 656 هَ.ق. به اجماع عموم مآخذ عربی ، ولی در نفحات وفات او را در سنه 654 هَ. ق. نگاشته است و ظاهراً اشتباه است و در همانجا مدفون گردید و قبر او زیارتگاه عمومی است ویکی از سلاطین ممالیک مصر بر مزار او گنبدی عالی بنانهاده است و ابن بطوطه در سال 726 قبر او را در همان حمیثرا زیارت کرده است و وصف مختصر جالبی از آن مینماید. برای مزید اطلاع از سوانح احوال او رجوع شود به دول الاسلام ، یافعی ، رحله ابن بطوطه ، قاموس فیروز آبادی در ماده «ش دل » النجوم الزاهره ، نفحات الانس ، حسن المحاضره ، شعرانی ، سفینة الاولیاء، شذرات الذهب ، تاج العروس ذیل ش دل ، خزینة الاصفیاء، دائرةالمعارف اسلامی دردو مقاله یکی تحت عنوان «شاذلی » و دیگر تحت عنوان «شاذلیه ». ( شدالازار چ محمد قزوینی ، حاشیه ص 474 ). مؤلف ریحانةالادب تألیفات وی را چنین می نویسد: حزالبحر السرالجلیل فی خواص حسبنااﷲ و نعم الوکیل ، مجموعة الاحزاب. ( ریحانة الادب. از سلوة الغریب سیدعلی خان شیرازی ). ابن بطوطه درباره چگونگی درگذشت او آورده است : از شیخ یاقوت شنیدم که ازشیخ خود ابوالعباس مرسی روایت میکرد که ابوالحسن شاذلی همه ساله از راه مصر علیا به حج میرفت و از ماه رجب تا پایان موسم حج در مکه می ماند و آنگاه پس از زیارت مدینه از جاده بزرگ ( یعنی از راه صحرا که طولانی تر بود ) به شهر خود مراجعت میکرد. یکی از سالها که در صدد مسافرت حج بود به خادم خود فرمود که کلنگی و سبدی با حنوط و سایر وسایل دفن و کفن با خود بردارد و چون خادم پرسید که اینها به چه کار آید شیخ پاسخ داد که وقتی به حمیثرا رسیدی خواهی فهیمد. حمیثرا در مصر علیا در صحرای عیذاب واقع است و چشمه آب شوری دارد. شیخ پس از رسیدن به حمیثرا غسل کرد و دو رکعت نماز گزارد و در سجده آخر جان تسلیم کرد جسد او را در همانجا به خاک سپردند و من گور او را زیارت کردم واسم و نسب او تا امام حسن بن علی علیهماالسلام بر روی قبرش نوشته است. ( ترجمه سفرنامه ابن بطوطه ص 15 ). در دائرة المعارف اسلامی ضمن ترجمه حال او چنین آمده است : ابوالحسن علی بن عبداﷲبن عبدالجبار الشریف الذرویلی مؤسس طریقه شاذلیه است که طریقه های دیگر مانند وفائیه ، عروسیه ، جزولیه ، حفنویه از آن منشعب اند. تولد او بقولی در غماره نزدیک سبته در حدود سال 593 هَ. ق. و بقولی در شاذله موضعی واقع در نزدیکی جبل ظفران در تونس اتفاق افتاد. وجود نسبت ذرویلی در شجره نژادی او حاکی است که منشاء او مراکش بوده. پیروانش نسب او را از طریق امام حسن به پیغمبر رسانیده اند.در جوانی بر اثر مطالعه زیاد به بیماری چشم مبتلی شد و یحتمل نابینا گردید. از همان اوان در طریق تصوف گام گذاشت و وجود خود را وقف آن ساخت. در فاس نزد پیروان جنید، خصوصاً محمدبن علی بن حرزهم مرید ابومدین شعیب تعلیم گرفت. لیکن تحت تأثیر عبدالسلام بن مشیش از اهل مراکش بود که در اکناف تونس به اشاعه طریقه ٔخود پرداخت و چون بعلت نشر طریقت جدید و خصوصاً بسبب نفوذی که در مردم داشت تحت فشار و تعقیب قرار گرفت به اسکندریه پناه برد و در آنجا شهرت و قبول عام بیشتری پیدا کرد. برخی از نویسندگان در ترجمه حال او نوشته اند که هر وقت از خانه خارج می شد جمع کثیری به دنبالش راه می افتادند. چندین بار به سفر حج رفت و درآخرین سفر حج بود که هنگام عبور از صحرایی در مصر علیا بسال 656 در حمیثرا درگذشت. آرامگاه او زیارتگاه است و یکی از ممالیک مصر گنبدی به روی آن بنا نهاده بقولی نیز وی در ناحیه مخا مدفون است. شاذلی به پیروانش ذکر دایم را توصیه میکرد مریدان بلافصل او اهل خلوت نیستند و صومعه و کرامات ندارند. از مشهورترین مریدانش در مصر تاج الدین بن عطاء اﷲ ابوالعباس المرسی را میتوان نام برد. اغلب رؤسای فرق مذهبی اسلامی در شمال غربی افریقا خود راپیرو او میشمارند. شاذلی آثاری از خود بجا گذارده که بیشتر آنها از نوع حزب و ادعیه و اوراد و اذکار محسوبند و از آنجمله است : کتاب الاخوة، حزب البر، حزب البحر، الحزب الکبیر، حزب الطمس علی عیون العداء، حزب النصر، حزب اللطف ، حزب الفتح معروف به حزب الانوار، صلاة الفتح و المغرب ، ادعیه مختلف دیگر و وصیتی خطاب به مریدانش. ( دائره المعارف اسلامی ج 4 ) :

معنی کلمه شاذلی در فرهنگ فارسی

علی بن عبدالله بن عبد الجبار مکنی به ابوالحسن پیشوای صوفیه شاذلیه ( و . قریه غماره نزدیک سبته ۵۹۱ یا ۵۹۳- ف.عیذاب ۶۵۶ ه.ق . ). وی پس از تکمیل علوم شرعی در قریه شاذله از محال تونس به تعبد و ارشاد پرداختو سپس باسکندریه رفت و تاپایان عمر در آنجا اقامت کرد و مکرر بحج رفت و در آخرین سفر خود بصوب مکهدر صحرای عیذاب در صعید مصر و جانب غربی بحر احمر در موضع موسوم به حمیئر در گذشت و همانجا مدفون شد و قبر او زیارتگاه عمومی است .
یاقوت بن عبدالله ملقب به تاج الدین و مکنی به ابوالحسن از مشاهیر علمای اهل سنت است و کتابی بروش احیائ العلوم غزالی و کتابی دیگر نیز در شرح حال صوفیه است .

جملاتی از کاربرد کلمه شاذلی

تا صبح روز ۷ اکتبر حدود ۸۵۰ تانک مصری نیز از سوئز عبور کرده و دو لشکر مصری حدود ۴ تا ۵ کیلومتر در صحرای سینا پیشروی کرده بود. به گفته شاذلی تا صبح این روز حدود ۲۸۰ سرباز مصری کشته و ۲۰ تانک منهدم شده بود. بیشتر سربازان اسرائیلی مدافع دژ کشته یا مجروح شده و حدود ۲۰۰ نفر نیز اسیر شدند. در روزهای بعد تعدادی از مدافعان دژ توانستند محاصره را شکسته و به خطوط دفاعی خود برگردند یا با ضدحملات نیروهای اسرائیلی از محاصره خارج شدند.
در روز ۹ اکتبر خطوط مقدم جبهه تثبیت شده بود. به گفته هرزوگ حملات زرهی مصر در روزهای ۹ و ۱۰ اکتبر با خسارات زیاد شکست خورد اما شاذلی نوشته که مصری‌ها تا روز ۱۰ اکتبر در حال پیشروی و بهبود مواضع خود بودند. در روزهای ۱۰ تا ۱۳ عملیات وسیعی از سوی هیچ‌یک از دو طرف انجام نشد و جبهه آرامشی نسبی پیدا کرد.
در این دوره شاذلی به شدت مخالف هرگونه پیشروی دیگر به‌سوی شرق بود چرا که معتقد بود نیروی زرهی مصر بدون پوشش هوایی کافی محکوم به شکست است. اما ژنرال اسماعیل علی وزیر دفاع و انور سادات رئیس‌جمهور مصر بر ادامه حمله اصرار داشتند. البته یکی از دلایل آن‌ها درخواست سوریه بود که در موضع دفاعی قرار گرفته بود و آن‌ها قصد داشتند با این حمله بخشی از نیروهای اسرائیل را از جولان به سینا کشانده و فشار وارده به سوریه را کاهش دهند.
طرح گذر ارتش مصر از کانال سوئز و دژ بارلو در طول دو سال توسط ارتش مصر به رهبری ژنرال سعد شاذلی رئیس ستاد مشترک ارتش تهیه شد و در ساعت ۲ بعدازظهر ۶ اکتبر ۱۹۷۳ به اجرا درآمد. ۳۲ هزار سرباز در ۱۲ موج در طول ساعات ۱۴:۰۵ تا ۱۷:۳۰ با قایق به آن سوی کانال منتقل شده و نیروهای مهندسی رزمی با ماشین آب‌پاش در دیوارهای بارلو رخنه ایجاد کردند. نیروی پیاده‌نظام به تعداد بسیاری آرپی‌جی-۷ و موشک ضدتانک مالیوتکا مسلح بود تا در ساعاتی که تا رسیدن نیروی زرهی مصر طول می‌کشد در مقابل حملهٔ تانک‌های اسرائیلی مقاومت کند. این روش به‌خوبی در مقابل اولین حملات زرهی اسرائیل جواب داد.