سریم
معنی کلمه سریم در دانشنامه عمومی
سریم عنصر فلزی خاکستری رنگی است که به گروه لانتانیدها تعلق دارد. این عنصر در برخی از آلیاژهای غیرمتداول در طبیعت، به کار می رود و شکل اکسید شده آن در صنعت شیشه مورد استفاده قرار می گیرد. از نظر رنگ و درخشش شبیه آهن است، اما هم نرم بوده و هم چکش خوار و انعطاف پذیر است. در بین عناصر خاکی کمیاب، تنها اروپیم واکنش پذیرتر از سریم است. محلول های قلیایی رقیق و اسیدهای غلیظ به سرعت به این فلز حمله می کنند. در صورت خراش نوع خالص این فلز با چاقو احتمال سوختن آن وجود دارد. سریم در آب سرد به آرامی و در آب گرم به سرعت تجزیه می شود. به علت نزدیکی نسبی ۴f و اربیتال های مدار بیرونی در سریم، این عنصر خواص شیمیایی جالب توجهی دارد؛ مثلاً فشردن این عنصر وقتی که در حال سرد شدن است، حالت اکسیداسیون آن را از تقریباً ۳ به ۴ تغییر می دهد. سریم در حالت اکسیداسیون ۳+ cerous و در حالت اکسیداسیون ۴+ ceric نامیده می شود. نمک های سریم ( IV ) نارنجی، قرمز یا زردفام هستند، درحالی که نمک های سریم ( III ) معمولاً سفیدند.
موارد استفاده از سریم:
• در متالورژی:
• سریم در ساخت آلیاژهای آلومینیم و برخی از فولادها و آهن ها به کار می رود.
• افزودن سریم به چدن مانع تشکیل گرافیت به هنگام انجماد شده و باعث به دست آمدن نوعی چدن چکش خوار می شود.
• به عنوان نا خالصی به ترکیب فسفر سانس در دیود نورگسیل سفید اضافه می شود.
معنی کلمه سریم در دانشنامه آزاد فارسی
عنصری فلزی، چکش خوار، مفتول شدنی، خاکستری رنگ، با نماد Ce، عدد اتمی ۵۸، و جرم اتمی نسبی ۱۴۰.۱۲. فراوان ترین عضو سری لانتانیدهاست. در آلیاژها، قطعات الکترونیکی، سوخت های هسته ای و آتش زنه های فندک نیز به کار می رود. یونس برزلیوسو ویلهلم هِزینگر(۱۷۶۶ ـ ۱۸۵۲)، شیمی دانان سوئدی، و مارتین کلاپروتمستقلاً آن را کشف کردند (۱۸۰۴). سپس، آن را به نام سیارکسِرِس، که در آن زمان تازه کشف شده بود، نام گذاری کردند.
جملاتی از کاربرد کلمه سریم
مانندهٔ باد اگر چه بیپا و سریم پیوسته چو آتش ره بالا سپریم
باین دماغ که از سایه اجتناب کنیم بر آن سریم که تسخیر آفتاب کنیم
برای سجده درین آستان، تمام سریم پی گذشتن ازین رهگذر، همه پائیم
رند شرابخانه به سر میبرد سبو ما هم بر آن سریم که با او به سر بریم
تا عشق تو پای ما گرفتهست بیپا و سریم ما چه دانیم
در عشق تو بی سریم سرگشته شده وز دست امید ما سر رشته شده
این جوهر ذات از شرف نسبت آباست سوداست بابر این در اگر چه سریم را
تیز همام گفت که ما اژدها سریم تا طاق گنج خانهٔ نصرت کمان ماست
محرم خلوت سریم ز میقات وجود کعبه اهل حقیقت بحقیقت اینجاست