معنی کلمه لام الف در لغت نامه دهخدا
قلمت نافذ امر است و چنان گر خواهد
لام الف منفی گردد ز حروف معجم.سوزنی. || گره بشکل لا. الف دانه. گرهی که چون لام الف بندند. لامه :
چون لام الف گرفته من او را کنار واو
پیراسته دوزلفک چون دال کرده لام.یوسف بن نصرکاتب.وان فکنده نیزه ها چون لام الف در یکدگر.کمال اسماعیل.|| لامه. لامک. رجوع به لامه شود.