معنی کلمه عباسیه در لغت نامه دهخدا
عباسیة. [ ع َب ْ با سی ی َ ] ( اِخ ) کوهی است از رمل غربی خُزیمه به راه مکه تا بطن اغّر. ابوعبید سَکونی گوید بین سمیرا و حاجر الحسینیه است. ( معجم البلدان ).
عباسیة. [ ع َب ْ با سی ی َ ] ( اِخ ) محله ای است در بغداد که گمان میرود اکنون خراب شده باشد و مابین دوراه و جلو قصر منصور و نزدیک محله ای که الآن معروف به باب البصره است واقع شده و آن منسوب است به عباس بن محمدبن علی بن عبداﷲبن العباس. ( از معجم البلدان ).
عباسیة. [ ع َب ْ با سی ی َ ] ( اِخ ) دهی است به کوره حَرجة از صعید. ( از معجم البلدان ).
عباسیة. [ ع َب ْ با سی ی َ ] ( اِخ ) شهری است که ابراهیم بن اغلب امیر افریقا نزدیک قیروان بنا کردو آن را به بنی عباس نسبت داد. ( از معجم البلدان ).
عباسیة. [ ع َب ْ با سی ی َ ] ( اِخ ) دهی است به نهر الملک. ( منتهی الارب ).
عباسیة. [ ع َب ْبا سی ی َ ] ( اِخ ) شهری است به مصر. ( منتهی الارب ).
عباسیة. [ ع َب ْ با سی ی َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان برکال بخش خلیل آباد شهرستان کاشمر. واقع در 32هزارگزی جنوب خلیل آباد سر راه شوسه عمومی بردسکن این ده در جلگه واقع و هوای آن معتدل و گرمسیر است و 139 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات ، پنبه و زیره سبز است. اهالی به کشاورزی اشتغال دارند.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
عباسیه. [ ع َب ْبا سی ی َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل واقع در 14هزارگزی شمال سکوهه و یکهزارگزی خاوری شوسه زاهدان به زابل. ناحیه ای است واقع در جلگه. هوای آن معتدل است و 547 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه هیرمند تأمین می شود. محصولات آن غلات ، لبنیات ، صیفی و پنبه است. اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. صنایع دستی آنان قالیچه ، گلیم و کرباس بافی است. راه فرعی دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).
عباسیه. [ ع َب ْ با سی ی َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان آب ( بلوک عنا ) بخش مرکزی شهرستان اهواز. واقع در 28هزارگزی شمال خاوری اهواز و 17هزارگزی خاور راه آهن ( کنار کارون ). ناحیه ای است واقع در دشت. گرمسیر. 175 تن سکنه دارد. آب آن از رود کارون تأمین میشود. محصولات آن غلات است. اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. صنایع دستی آنان قالیچه بافی است. راه در تابستان اتومبیل رو میباشد. در این آبادی آثار نهر بسیار قدیمی مشاهده میشود. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).