صبح اولین

معنی کلمه صبح اولین در لغت نامه دهخدا

صبح اولین. [ ص ُ ح ِ اَوْ وَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صبح کاذب. صبح نخست. صبح اول. رجوع به صبح اول شود.

معنی کلمه صبح اولین در فرهنگ فارسی

صبح کاذب

جملاتی از کاربرد کلمه صبح اولین

شکوفه ید بیضا که صبح اعجازست نظر به ساعد او صبح اولین باشد
اگر چه بر یدبیضا بود صباحت ختم نظر به ساعد او صبح اولین باشد
چو ساری این غزل نغز را به آخر خواند پدید کرد از افق صبح اولین آثار
لاف دین‌داری زنم چون صبح آخر ظاهر است کاندر این دعوی ز صبح اولین کاذب‌ترم