شاه شکار

معنی کلمه شاه شکار در لغت نامه دهخدا

شاه شکار. [ ش ِ ] ( ص مرکب ) شکارکننده شاه. || ( اِخ ) اصطلاحاً بر میرزا رضای کرمانی اطلاق شود بسبب کشتن ناصرالدین شاه. ( از یادداشت مؤلف ): غلام شاه ولایت رضای شاه شکار. || ( ص مرکب ، اِ مرکب ) که شکار شاه شود. || شکار ممتاز در نوع خود.

معنی کلمه شاه شکار در فرهنگ فارسی

شکار کننده شاه یا شکار ممتاز در نوع خود .

جملاتی از کاربرد کلمه شاه شکار

کجاست رایت الب ارسلان سلجوقی امیر شاه شکار و خدیو شیر شکر
توئی بمملکت شرق شاه شاه شکار که بر تو دعوی خصمی کند شکار تو باد