معنی کلمه ساطوری در لغت نامه دهخدا ساطوری. ( ص نسبی ) دارنده ساطور. || آنچه به ساطور ریزه ریزه شده باشد از سبزی و گوشت و جز آن. رجوع به ساطور شود.
جملاتی از کاربرد کلمه ساطوری زان سر مستانش رست از خنجر قصاب مرگ که نبودند اندر این سودا چو ساطوری دوسر