عبدالمومن

معنی کلمه عبدالمومن در لغت نامه دهخدا

عبدالمؤمن. [ع َ دُل ْ م ُءْ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقع در 42هزارگزی شمال باختری قصبه کبودرآهنگ و 9هزارگزی باختر راه فرعی قافله رو همدان به زنجان. ناحیه ای است دره و ماهور و هوای آن سردسیر است. 530 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولاتش غلات ، لبنیات ، دیم ، انگور و مختصر میوه است. اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. تابستان از طریق شیرین سو - قادرآباد بدانجا اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
عبدالمؤمن. [ ع َ دُل ْ م ُءْ م ِ ] ( اِخ ) ابن خطیب عبدالحق بن شمائل البغدادی الحنبلی. از دانشمندان بغداد بود. او راست : معجم فی رجال الحدیث. شرح المحرر در شش جزو و او را نظمی است. وی به سال 658 هَ. ق. متولد شد ودر 739 هَ. ق. بدانجا درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالمؤمن. [ ع َ دُل ْ م ُءْ م ِ ] ( اِخ ) ابن خلف الدمیاطی ، مکنی به ابومحمد و ملقب به شرف الدین. وی حافظ حدیث و از اکابر شافعین است. به سال 613 هَ. ق. به دمیاط متولد شد و به سال 705 هَ. ق. به مرگ مفاجاة به قاهره درگذشت. از کتب اوست : معجم که حاوی 1300 تن از شیوخ اوست. کشف المغطی قی تبیین الصلاة الوسطی.المتجر الرابع فی ثواب العمل الصالح. قبائل الخزرج.العقدالمثمن فی من اسمه عبدالمؤمن. مختصر السیرة. النبویة. ( از الاعلام زرکلی ). و رجوع به دمیاطی شود.
عبدالمؤمن. [ ع َ دُل ْ م ُءْ م ِ ] ( اِخ ) ابن علی الکومی. وی مؤسس دولت مؤمنیه بمغرب و افریقا و تونس است. نسبت او به کومیه از قبائل بربر است و نسبتش به قیس عیلان بن مضر از عدنان منتهی میشود. به سال 487 هَ. ق. به شهر «تاجرة» نزدیک تلمسان متولد شد و بدانجا نشأت یافت. پدر وی فخار بود. عبدالمؤمن در سفر حج با محمدبن تومرت ملاقات کرد و بین آنان مصادقتی برقرار شد تا آنجا که عبدالمؤمن فرماندهی لشکریان ابن تومرت را یافت. پس از مرگ ابن تومرت اصحابش عبدالمؤمن را به خلافت برگزیدند و سرانجام به سال 524 هَ. ق. به مراکش با او به خلافت بیعت کردند و لقب امیرالمؤمنین یافت. وی مردی عاقل ، دوراندیش ، شجاع ، کثیرالبذل و سخت گیر بود و به امور دینی اهتمام داشت. فتوحات و غزوات را دوست میداشت. مغرب اقصی و اوسط اطاعت او را گردن نهادند. بر اشبیلیه و قرطبه و غرناطه و الجزائر و المهدیه و طرابلس غرب و سائر بلاد افریقا تسلط یافت. او نخستین کسی است که بر قبائل مغرب خراج بست. او را ابنیه و آثار و اخبار بسیاری است و به سال 558 هَ. ق. به مراکش درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).

معنی کلمه عبدالمومن در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان مهریان بخش کبودر آهنگ شهرستان همدان : در ۴۲ کیلومتری شمال غربی قصبه کبودر آهنگ و ۹ کیلومتری مغرب راه فرعی قافله رو همدان - زنجان : دره ماهور سردسیر : ۵۳٠ تن سکنه : آب از چشمه : محصول غلات لبنیات انگور و مختصر میوه های دیگر . شغل زراعت . گله داری جاجیم بافی .
ابن علی الکومی وی موسس دولت مومنیه بمغرب و افریقا و تونس است نسبت او به کومیه از قبائل بربر است و نسبش به قیس عیلان بن مضر از عدنان منتهی میشود بسال ۴۸۷ قمری به شهر تاجره نزدیک تلمسان متولد شد و بدانجا نشائ ت یافت پدر وی فخار بود

جملاتی از کاربرد کلمه عبدالمومن

کشته شدن جنرال عبدالرازق فرمانده پولیس و عبدالمومن حسین خیل رئیس امنیت ملی قندهار به روز پنجشنبه (۱۸ اکتبر)، بر روند برگزاری انتخابات در این ولایت جنوبی افغانستان نیز تأثیر گذاشت. به این ترتیب انتخابات پارلمانی سرتاسری که فردا شنبه برگزار می‌شود، در آنجا یک هفته به تعویق افتاد.
در سال ۱۰۰۷ ه.ق. حسین خان شاملو، به‌فرمان شاه عباس برای دفع ازبک، با سپاهی به خراسان آمد، در این موقع، علی خان گرایلی سرپرست گرایلی‌های آن منطقه با عبدالمومن ازبک سروسری پیدا کرده و علیه شاه به مخالفت برخاست، علی خان دستگیر به حضور شاه فرستاده شد که به فرمان او اعدام گردید.
امامزاده عبدالمومن مربوط به دوره صفوی است و در اصفهان، جنوب شرقی حبیب آباد، محله پائین واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۱۹۷۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.