شعیب

معنی کلمه شعیب در لغت نامه دهخدا

شعیب. [ ش َ ] ( ع اِ ) توشه دان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). توشه دان از چرم دوخته و یا توشه دان از دو طرف بریده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || مَشک کهنه. ج ، شُعُب. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). مشک که از پوست بود. ج ، شعاب. ( مهذب الاسماء ).
شعیب. [ ش ُ ع َ ] ( اِخ ) نام پیغمبری که پدرزن موسی بود و نام اصلی وی اوثیرن و به فارسی یوبب گویند. ( ناظم الاطباء ). نام نبی علیه السلام و گویند نام اوثیرون بن صیقون بن عیفابن ثابت بن مدین بن ابراهیم. و گفته اند که اسم او شعیب بن میکائیل از اولاد مدین بود. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ). نام پیغمبرو پدرزن موسی که خطیب الانبیاء لقب اوست. ( یادداشت مؤلف ). ثیروب بن یوبب نسبش از پدر به مدین بن ابراهیم ( ص ) و از مادر به لوط ( ص ) رسد و صد و چهل سال زندگانی نمود. ( از حبیب السیر چ سنگی ج 1 ص 7 و 8 و 29 و 30 و 31 ). کاهنی که اسم او اویثرون بود و هم او حضرت موسی را حمایت کرد. ( از اقرب الموارد ) . پسر مشعون بن عفان بن مدین بن ابراهیم خلیل علیه السلام بود. خداوند او را به مدین فرستاد به پیغمبری از شام و آنجا بیشه و درختان بود، و خدای تعالی فرماید: کذب اصحاب الایکة المرسلین. ( قرآن 176/26 ). و سخن به تازی گفت سخت عظیم و نیکو و فصیح. و پیغامبر علیه السلام او را خطیب پیغمبران خواند از بس سخنان بلیغ و موعظت که قوم را گفته در تعبد ایزدتعالی... و تاعهد موسی بماند و زیادت تر، عمر او سخت دراز گویند. ( از مجمل التواریخ و القصص ص 198 ). پیغمبری از نسل ابراهیم خلیل ( ع ) که طبق روایات پس از هود و صالح و اندکی پیش از موسی ( ع ) میزیسته. منازل قوم او نزدیک تبوک بین مدینه و شام بود. نام شعیب و قوم او ( بنی مدین ) در قرآن آمده است. ( فرهنگ فارسی معین ) :
چو از جهان سوی دارالبقا بشد ایوب
شعیب آمد با دختران نیک اختر.ناصرخسرو.دویست وپنجه وچارش ز عمر چون بگذشت
بشد شعیب و عیال کلیم شد دختر.ناصرخسرو.شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد
که چند سال بجان خدمت شعیب کند.حافظ.و رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 199، 426، 433، 434 و اعلام زرکلی و فهرست تاریخ گزیده شود.
- داماد شعیب ؛ کنایه از حضرت موسی ( ص ) :

معنی کلمه شعیب در فرهنگ فارسی

شعیب (بن ) قتیب در شاهنامه فردوسی آمده که داراب بر تازیان که تحت فرماندهی شعیب قتیب بودند غلبه کرد و آنان مطیع و منقاد شدند.نولد که گوید : تا آنجا که من میدانم افسانه مذکور فقط در شاهنامه آمده است. من حدس میزنم که یک تن خراسانی عربهایی را که ابتدا فاتح بوده و بعد خراسانیان تحت فرماندهی ابومسلم برایشان غالب شدند دوست نداشته و این قصه را ساخته است . البته اسم قتیب را بیاد آن مرد منفور موسوم به قتیبه بن مسلم انتخاب کرده است. چنین فصلی کاملا با ایران پرستی فردوسی موافقت دارد ( ترجمه حماسه ملی . علوی ص ۷۴ ).
ابن قتیب در شاهنامه فردوسی آمده که داراب بر تازیان که تحت فرماندهی شعیب قتیب بودند غلبه کرد و آنان مطیع و منقاد شدند .

معنی کلمه شعیب در فرهنگ اسم ها

اسم: شعیب (پسر) (عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: šoeayb) (فارسی: شعَيب) (انگلیسی: shoeayb)
معنی: نام یکی از پیامبران، توشه دان، ( اَعلام ) پیامبری که بر اساس قرآن پس از هود و صالح در شهر مَدیَن می زیسته و احتمالاً پدر زن حضرت موسی ( ع ) بوده است، ( در اعلام ) نام پیغمبری که پدر زن موسی بود و نام اصلی وی اوثیرن و به فارسی یوبب است نام شُعَیب و قوم او ( بنی مدین ) در قرآن آمده است، نام پدر همسر موسی ( ع )، نام کوهی در یمن

معنی کلمه شعیب در دانشنامه آزاد فارسی

شُعَیب (در قرآن)
(به عبری: یترون) در قرآن، پیامبر برگزیدۀ قوم مَدیَن، پس از لوط. نام این پیامبر و اشاره به رسالت او یازده بار در قرآن آمده است. (ازجمله در هود، ۸۴؛ اعراف، ۵۹ـ ۸۴؛ شعراء، ۱۷۶ـ ۱۷۷). نسب شعیب از پدر به مدین بن ابراهیم و از مادر به لوط می رسد. پیامبر اصحاب ایکه بود. برخی مفسران او را با پدرزن موسی، (که در تورات یترون نامیده شده) و در سورۀ قصص، آیۀ ۲۱ به بعد به داستان او اشاره شده است، یکی می دانند. به موجب آیات ۸۴ تا ۹۵ سورۀ هود، شعیب مردم خود را به یکتاپرستی و درست داشتن پیمانه و ترازو دعوت می کرد، ولی آنان نپذیرفتند و عذاب خداوند بر ایشان فرود آمد و همه را نابود کرد.

معنی کلمه شعیب در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی شُعَیْبُ: نام یکی از پیامبران الهی ( حضرت شعیب علی نبینا وعلیه السلام پیامبر مردم مدین واصحاب ایکه بوده اند)
معنی مَدْیَنَ: نام شهری در قدیم بوده که در مسیر عربستان به شام قرار داشته وحضرت شعیب علی نبینا و علیه السلام در آنجا میزیسته است (مدین شهری بوده در کنار دریای قلزم روبروی تبوک که از تبوک تا آنجا شش منزل مسافت بوده ، و از تبوک بزرگتر ، چاهی هم که گوسفندان شعیب از ...
معنی أَیْکَةِ: کلمه ایکه به معنای درخت به هم پیچیده است ، و جمع آن ایک است ، و به طوری که گفته شده قوم ایکه در سرزمینی پر درخت چون جنگل زندگی میکردهاند که درختهایش سر به هم داده بود . این مردم طایفه ای از قوم حضرت شعیب (علیهالسلام) بودند چون در جمله" انهما لبامام...
ریشه کلمه:
شعب (۱۳ بار)شعیب (۱۱ بار)
یکی از پیامبران نامی که اسم مبارکش یازده بار در قرآن مجید آمده است. او به مردم مدین مبعوث شده بود . پس از تبلیغات طاقت فرسا عده‏ای به شعیب ایمان آوردند و دیگران او را تکذیب کردند سر انجام او و مؤمنان از عذاب نجات بافته و دیگران بسخط خدا گرفتار گریدند . در این هست که آنهارا صیحه گرفت در سوره عنکبوت هست و در جای دیگر آمده . از مجموع این سه آیه به دست می‏آید، ابر عذاب در آسمان ظاهر شده سپس رعد و برقی مهیب برخاسته به طوریکه از شدّت صدای رعد همه به لرزه افتاده و بیجان شده‏اند و شاید صاعقه هم آنها را گرفته است. شعیب همان است که دختر خویش را به موسی تزویج کرد چنانکه مشروحاً در سوره قصص آمده است. گرچه در آن سوره نام شعیب ذکر نشده ولی مسلّم گرفته‏اند که مراد از«شیخ کبیر» شعیب است و موسی از مصر به مدین آمده بود که فرموده . وگفتیم که آن حضرت به اهل مدین مبعوث شده بود. نام مبارک شعیب در قرآن به دین قرار است: اعراف: 85،88،90،91،92. هود:84،87،91،94. شعراء:177. عنکبوت:36. نام این پیامبر بزرگ در تورات فعلی رعوئیل است که دختر خویش را به موسی داد (سفر خروج باب دوم بند18) در روایات اسلامی هست که شعیب علیه السلام از شوق خدا آن قدر گریست تا چشمانش نابیناگردید. شاید مراد آزرده شدن و کم نور شدن چشمانش باشد.
[ویکی شیعه] شعیب (پیامبر). شُعَیْب‏ از پیامبران الهی و از نوادگان ابراهیم است، او سومین پیامبر عرب بوده که نامش در قرآن آمده است، سوره های اعراف، هود و شعراء بیان می کند که او پس از نوح، هود، صالح و لوط به پیامبری برگزیده شد و پیامبر سرزمین یا قوم مدین و ایکه بوده است. قرآن به جریان موسی و شعیب اشاره دارد و شعیب را به عنوان پدر همسر موسی معرفی کرده است، اما برخی از مفسران شعیب پیامبر را با پدرهمسر موسی که نامش در قرآن و تورات آمده یکی ندانسته اند. قرآن مشکل قوم شعیب را فساد مالی دانسته است که حتی با تلاش شعیب و آوردن پیمانه و ترازو باز دچار فساد مالی بودند.
شعیب از نوادگان ابراهیم(ع) بود. پدرش مدین بن ابراهیم و مادرش از فرزندان لوط است. بعضی نام پدرش را نویب و مدین را پدربزرگ او دانسته و نامش را شعیب بن نویب بن مدین بن ابراهیم آورده اند. زیرا ابراهیم پس از ساره همسری از کنعانیان گرفت و مدین از این همسر است. برخی درباره اینکه آیا یترون پدر زن موسی که نامش در تورات آمده، همان شعیب پیامبر است یا خیر اختلاف نظر دارند.
منابع نقل کردند موسی پس از اینکه در آب دادن حیوان ها به دختران شعیب کمک و آنان را تا درب خانه شعیب همراهی کرد، یکی از دختران شعیب پیشنهاد استخدام موسی را داد. شعیب از پیشنهاد دخترش استقبال کرد، رو به موسی نمود و پیشنهاد کار و ازدواج با دخترش را به موسی داد و او قبول کرد. موسی پس از اتمام قراردادش، با دختر شعیب ازدواج کرد.

جملاتی از کاربرد کلمه شعیب

کرده ده سال چاکری شعیب تا گشادند بر دلش درِ غیب
مه موسی‌کلیم و خط‌کهکشان عصا انجم‌گلهٔ شعیب و فلک دشت مدینا
چون شنید این از شعیب آمد خطاب آمد از حق از پس چندین حجاب
صدری که جود و مجد بنازد به ذات او روز و شبان چنانکه شعیب از شبان خویش
برفتند و سالار ایشان شعیب یکی نامدار از نژاد قتیب
شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد که چند سال به جان خدمت شعیب کند
امامزاده محمد شعیب مربوط به اوایل دوره قاجار است و در شهرستان شمیرانات، روستای کند سفلی واقع شده و این اثر در تاریخ ۱ مهر ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۳۷۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد که چند سال به جان خدمتِ شعیب کند
گهی یاور شعیب بصحرای مدینی
چوب چوپانی است در پیش شعیب آنکوبدی پیش جادو اژدها کش پیش فرعون اژدها
ابو شعیب در عربستان سعودی است که در استان مکه واقع شده‌است.
قوم لوط گفتند: لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یا لُوطُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِینَ. قوم شعیب گفتند: وَ إِنْ نَظُنُّکَ لَمِنَ الْکاذِبِینَ. اما پیغامبر را برادر ایشان خواند، که همه آن کرد که برادران کنند. بیراه بودند، براهشان باز خواند. گفت: یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ. از ایشان شفقت باز نگرفت، گفت: إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ. در شفقت بیفزود و نصیحت کرد، گفت: وَ نَصَحْتُ لَکُمْ وَ لکِنْ لا تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ. ای قوم! من شما را نیک خواهم پند پذیرید، و سخن بنیوشید، که من استوارم، هر چه گویم سعادت شما در آن خواهم. اما شما خود نصیحت می‌نپذیرید، و بصلاح خود راه نمی‌برید، و سر رشته خود باز نمیدانید.