فالف

معنی کلمه فالف در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
الف (۲۲ بار)ف (۲۹۹۹ بار)
(بروزن علم)پیوند. جمع شدن بامیل و رغبت (مفردات) باید دانست الفت جمع شدن مطلق نیست بلکه جمع شدنی است که میان اجزاء آن قبول و میل و الفت باشد بهترین کلمه برای آن در فارسی (پیوند) است . دشمنان بودید میان دلهای شما پیوند داد. «الفته»: انس گرفتن و دوست داشتن (اِیلاف) به معنی الفت دادن مصدر باب افعال است در مجمع و کتب لغت هست: «آلفه اِیلافاً: جَعَلَه یألف». راغب آن را مصدر باب تفعیل گرفته است «المُؤَلَِفَة قُلُوبُهُم» یعنی کسانی که قلوبشان تألیف و جلب شده. مراد کسان غیر اسلامی‏اند که برای تألیف قلوب به آنها زکوة داده می‏شود. مسلمانان ضغف العقول نیز از مؤلفة قلوبهم‏اند چنانکه سیّد مرحوم در عروه فرموده است لفظ لایلاف در اول آیه متعلق است به «فلیعبدوا» یعنی خدای این خانه را عبادت کنند قریش را الفت داده و محترم کرده است به عقیده بعضی: آن متعلق است به «جَعَلِهُم کَعَصْف» در سوره ما قبل. یعنی برای الفت دادن بقریش اصحاب فیل را کوبید.

جملاتی از کاربرد کلمه فالف

قالوا بلی یا رسول اللَّه. قال أ لم آتکم و انتم اعداء فالف اللَّه بین قلوبکم بی؟ قالوا بلی یا رسول اللَّه، قال أ لم أتاکم و انتم متفرقون فجمعکم اللَّه بی؟ قالوا بلی یا رسول اللَّه.