سارنگی

معنی کلمه سارنگی در لغت نامه دهخدا

سارنگی. [ رَ ] ( اِ ) سازی است. رجوع به مجله موسیقی و دوره سوم شماره 4 ص 46 و 47 و سارنج و سارنگ در این لغت نامه شود.

معنی کلمه سارنگی در دانشنامه آزاد فارسی

سارَنْگی (sarangi)
سارَنْگی
ساز زهی آرشه ای با سه سیم اصلی و سیم های حساس بسیار زیاد (در نوع کنسرتی این ساز سی عدد یا بیشتر). این ساز در موسیقی محلی شمال غرب هند و پاکستان، و در موسیقی کلاسیک شمال هند(هندوستانی) به کار می رود، که در این موسیقی، هم آواز را (در گونه های خیال و تومری) همراهی می کند و هم ساز تکنواز کنسرتی است.

جملاتی از کاربرد کلمه سارنگی

امیرخان در یک خانواده موسیقیدان در کالانور هند به دنیا آمد. [الف] پدرش، شهمیر خان، یک نوازنده سارنگی و نوازنده قارانا بهندی‌بازار، در دربار هولکارهای ایندور خدمت می‌کرد. پدربزرگش تغییر خان خواننده دربار بهادرشاه ظفر بود.