زورا
معنی کلمه زورا در فرهنگ فارسی

زورا

معنی کلمه زورا در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - چاه عمیق . ۲ - کمان . ۳ - قدح .

معنی کلمه زورا در دانشنامه عمومی

زورا شهری در شهرستان کونگوسی در استان بام در بورکینافاسوی شمالی است و جمعیت آن ۹۰۸ نفر است.
زورا (افغانستان). زورا یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت بلخ واقع شده است.

معنی کلمه زورا در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی زُوراً: انحراف از حق (به همین جهت دروغ را نیز زور میگویند ، و همچنین هر سخن باطل دیگری را )
ریشه کلمه:
زور (۶ بار)
«زُور» (بر وزن کور) در اصل از «زَور» (بر وزن غَور) به معنای انحناء قسمت بالای سینه، گرفته شده، سپس به هر چیز که از حدّ وسط متمایل شود، اطلاق گردیده، و به معنای منحرف شدن نیز آمده است. و از آنجا که سخن دروغ و باطل انحراف از حق دارد، به آن «زور» می گویند، و نیز به همین دلیل این واژه به «بت» نیز اطلاق می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه زورا

کلبر در سال ۱۹۴۰ به یوگسلاوی سفر کرده و در آنجا برانکو، زورا و دارودسته‌اش را ملاقات کرد. وی کتاب را براساس تجاربش از ملاقات با این کودکان یتیم در شهر سن‌یه کرواسی که قلعه‌ای به نام نهای در آن وجود دارد، نوشته‌است.
در زندگی واقعی همانند داستان اولین کسی که کولبر می‌بیند، برانکو پسر نوجوانی است که به تازگی مادرش را از دست داده و یتیم شده‌است. زورا به برانکو اطلاع می‌دهد که پلیس به خاطر دزدیدن غذا بدنبال اوست؛ بنابراین کولبر با زورا آشنا می‌شود. او می‌خواست برانکو و زورا را با خودش به سوئیس ببرد، ولی آواره بودن خودش این کار را غیرممکن ساخت. در عوض او داستان کودکانه‌ای نوشت با این هدف که آن را ابزاری سیاسی کرده و توجه‌ها را به سمت افراد محروم اروپا برگرداند. زورا چهره اصلی و مرکزی داستان شد چون کولبر تحت تأثیر روشی قرار گرفته بود که زورا با آن افراد را کنار هم جمع کرده و به آنها همکاری و زندگی مستقل آموخته بود. پسرها او را به عنوان رهبر خود پذیرفته بودند.
عنوان آلمانی کتاب زورای سرخ و … به موهای قرمز زورا اشاره می‌کند. اوزکوک‌ها در ترجمه انگلیسی و فارسی به گروهی از دزدان دریایی اشاره می‌کند که در قرن شانزدهم در سن‌یه زندگی می‌کردند.
کتاب ماجرای کودکانی را بازگو می‌کند که با قوانین جامعه خود زندگی کرده و با ساکنان شهر درگیر می‌شوند. با معرفی تعدادی از بچه‌ها شروع می‌شود. پدر برانکو یک ویلون‌نواز دوره‌گرد است، بنابراین برانکو با مادرش که کارگر کارخانه دخانیات است زندگی می‌کند. اما او می‌میرد و برانکو بی‌پناه می‌شود. برانکو در بازار یک ماهی را از زمین پیدا کرده و آن را برمی‌دارد و به جرم دزدی بازداشت می‌شود. زورا از راه پنجرهٔ زندان او را فراری داده و برانکو را به قلعه‌ای می‌برد که گروهش در آنجا زندگی می‌کنند. پس از گذراندن تست شجاعت برانکو هم به عضویت گروه غیرقانونی که اعضای آن عبارتند از نیکولا، پاول و درو پذیرفته می‌شود.
ساکنان شهر کودکان را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند، که اعضای گروه هم به همین دلیل از آن‌ها انتقام می‌گیرند. در قسمتی از داستان بچه‌ها از خانهٔ گوریان پیر که آدمی فقیر ولی درستکار و سخت‌کوش است جوجه‌ای می‌دزدند. برانکو و زورا از این کار ناراحت شده و سعی می‌کنند با دزدیدن دو جوجه از خانه کارامان ثروتمند و بردن آن به خانهٔ گوریان پیر اشتباه دوستانشان را جبران کنند. گوریان کمین کرده و آن‌ها را می‌گیرد و پس از شنیدن ماجرا به آن‌ها اصرار می‌کند، جوجه‌های دزدیده را پس دهند. بچه‌ها با گوریان دوست شده و به او در ماهیگیری و صید بزرگ کمک می‌کنند.
فَأَلْقی‌ مُوسی‌ عَصاهُ فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ التلقف تناول الشی‌ء بالفم بسرعة، ما یَأْفِکُونَ ای ما یوهمون به الانقلاب زورا و بطلانا.