قوم لوط

معنی کلمه قوم لوط در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] لوط(ع) رسولی بود از ناحیه خدای تعالی بسوی اهالی سرزمین"مؤتفکات"که عبارت بودند از شهر"سدوم"از نواحی فلسطین و شهرهای اطراف آن(و بطوری که گفته شده چهار شهر بوده: ۱ - سدوم ۲ - عموره ۳ - صوغر ۴ -صبوییم) مأموریت یافت تا قوم خویش رابه سوی پاکی و تقوا دعوت کند و با مفاسد و زشتی ها به مبارزه برخیزد. وی با دلسوزی و محبت دعوت خویش را شروع کرد،لوط سی سال تبلیغ کرداما به جای ایمان آوردن،ایشان را تهدید به بیرون راندن از آن دیار کردند. لوط به خدا پناه آورد و سرانجام عذاب الهی زندگانی آنها را در هم کوبید و دگرگون ساخت.
از کارهای زشت قوم لوط گلوله پرانی با کمان، و هسته انداختن به یکدیگر (و حتی در بعضی موارد شرط بندی می کردند که هسته به هر کسی خورد با او عمل زشت انجام دهند) و آدامس جویدن در معابر عمومی (برای جذب افراد به خاطر شهوترانی).هم چنین لباسهای فاخر بلند می پوشیدند (که امروز رقّاصه های دنیا در جهان غرب می پوشند) و دکمه های کت و پیراهنشان را می گشودند و قلم از بیان بعضی از زشتکاریهای آنها شرم دارد، از جمله از کارهای آنها این بود که راهها را برای زشتکاری می بستند و آشکارا در معرض دید مردم، منکرات را انجام می دادند و تفسیر آیه ۲۹ عنکبوت:«وَ تَأْتُونَ فِی نادِیکُمُ الْمُنْکَرَ؛ آمده: با یکدیگر در ملأ عام کارهای رکیک و زشت انجام می دادند. و در بعضی از تفاسیر، کلمه «منکر» به هسته انداختن آنها تفسیر شده که آن هم به خاطر هوسهایشان بود. از آیات قرآن از جمله از آیه ۲۸ سوره عنکبوت استفاده می شود، که زشتکاری قوم لوط به گونه ای زننده بود که در میان هیچ قوم و ملتی سابقه نداشت. چنان که لوط به آنها گفت:«إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفاحِشَهَ ما سَبَقَکُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمِینَ؛ شما کار بسیار زشتی انجام می دهید که احدی از مردم جهان، قبل از شما آنها را انجام نداده است.»به این ترتیب آنها چون بنیانگذار این فساد بودند، بار گناه کسانی را که در آینده از آنها پیروی می کنند نیز به دوش خواهند کشید، بی آنکه از گناه آنان چیزی کم شود.از زشتکاری قوم لوط این که: کف دست بر پشت یکدیگر می زدند، دشنامهای رکیک و زننده به همدیگر می گفتند، بازیهای بچه گانه داشتند،قمار بازی می کردند، با انواع آلات موسیقی سر و کار داشتند، سنگ پرانی و متلک گفتن از کارهای معمول آنها بود، و در حضور جمع، خود را برهنه می کردند و...حضرت لوط هر چه آنها را نصیحت کرد، در دل آن آلودگان و منحرفان اثر ننموده، پاسخ آنها به حضرت لوط این بود که: «اِئْتِنا بِعَذابِ اللَّهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ؛ اگر راستی می گویی عذاب خدا را برای ما بیاور لجاجت و هوسبازی آنها تا این حد بود، و سرانجام حضرت لوط با قلبی آکنده از اندوه گفت: «پروردگارا مرا بر این قوم مفسد، پیروز گردان».
عامل اصلی لواط در قوم لوط
یکی از عوامل اصلی آلودگی آنها به گناه زشت لواط این بود که آنها مردم بخیلی بودند و چون شهرهای آنها بر سر راه کاروانهای شام قرار داشت، آنها با انجام این عمل، نسبت به بعضی از عابرین و مهمانانشان، می خواستند آنها را از شهرهای خود دور سازند، ولی کم کم این عمل زشت در میان خودشان نیز رایج گردید. آری وفور نعمت شامات که فرسخ در فرسخ پر از درختهای میوه دار بود و آن چنان درختها در میان هم رفته بودند که شعاع آفتاب به زمین نمی رسید، به جای این که آنها را شاکر خدا کند و به راه خداوند روند، این چنین غرق در آلودگی شده بودند تا آن جا که کسی جرأت نداشت که از شهرهایشان عبور کند، چرا که اموال او را غارت می کردند، و او را به آلودگی جنسی می کشاندند.فحشا در بین مردان و زنان شایع شده بود، مردان به مردان اکتفا کرده و با آنان لواط می کردند و زنان با زنان مساحقه می نمودند.حضرت لوط تا آن حد، مظلوم و تنها بود که حتی نزدیکترین فرد نسبت به او که می بایست راز دار و حافظ اسرار و همکاری صدیق و صمیمی برای او باشد، و او را در هدفش کمک کند، نه تنها او را یاری نمی کرد بلکه به مخالفت با او اقدام می کرد و با نشانه هایی چون روشن کردن آتش و یا سوت زدن به مخالفان یاری می نمود.
موضعگیری زشت و مغرورانه قوم لوط
لوط سالهادر میان قوم خود همچون کوه ایستاد و در برابر آنها قیام کرد، و مکرّر و هر روز آنها را با نصیحت و پند و استدلال و ترساندن از عذاب خدا، به سوی حق راهنمایی می نمود و حجّت را بر آنها تمام می کرد. لوط(ع)هم چون استادش ابراهیم(ع) مردی سخی و بزرگوار و مهمان نواز بود، هر کس بر او وارد می شد با کمال احترام از او پذیرایی می کرد.ولی قوم او، وقتی که مسافران و واردین غریب را می دیدند، سنگ به سوی آنها انداخته، و هر کس که سنگش به کسی اصابت می کرد، اموالش را می گرفت و با او عمل زشت انجام می داد و سه درهم به عنوان غرامت می پرداخت، و قاضی آنها به دادن این سه درهم به مسافر مظلوم، قضاوت می کرد. و به طور کلی آنها غرق درانحرافات و آلودگیها بودند، در مجالس عمومی با ساز و آواز و رقص و عریان، در هم مخلوط می شدند (همچون مواردی که هم اکنون در کشورهای غربی وجود دارد) و زشتکاری و کثافتکاری را به جایی رساندند که پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «زمین گریه کرد تا حدی که اشکش به آسمان رسید و آسمان گریه کرد تا حدّی که اشکش به عرش رسید، آن گاه خداوند به آسمان فرمان داد که آنها را سنگباران کند.
ماجرای قوم لوط در قرآن
...
[ویکی شیعه] قوم لُوط مردمانی ساکن در سرزمین مُؤتَفِکات در فلسطین که به سبب انجام گناهان کبیره از جمله لِواط عذاب شدند. پیامبر قوم آنان لوط نام داشت. قوم لوط به دست جبرئیل، میکائیل و اِسرافیل عذاب شدند. فرشتگان به صورت مردان زیبای ناشناس میهمان منزل لوط شدند. مردان قوم پس از باخبر شدن از حضور مردان جوان در منزل لوط، از وی خواستند با میهمانانش رابطه جنسی برقرار کنند. قوم لوط پس از رد درخواستشان از سوی لوط(ع)، به منزل وی هجوم بردند. تلاش آنان برای ورود به منزل لوط ناکام ماند. آنان به هنگام ورود به منزل لوط به دست فرشتگان نابینا شدند.
قوم لوط، یک روز پس از حضور فرشتگان در منزل لوط، عذاب شدند. عذاب آنان با استفاده از بارش سنگ های آسمانی و زیر و رو شدن سرزمین آنان به وقوع پیوست. لوط(ع) و دو دخترش پیش از وقوع عذاب، به توصیه فرشتگان، شبانه از سرزمین مؤتکفات خارج گشتند.
در قرآن و تورات و منابع تاریخی چهره ای منفی از قوم لوط گزارش شده است. آنان مرتکب گناهانی نظیر لواط، راهزنی، آزار و اذیت مسافران می شدند. قرآن اولین قومی که مرتکب لواط شدند را قوم لوط معرفی کرده است.
[ویکی اهل البیت] لوط نام معروف لوط پیامبر علیه السلام است به معنی وابستگی به دل و جان. منظور از قوم لوط، قبائلی است که در زمان او در شهری به نام «سلام» زندگی می کردند، در قرآن به این شهر و سه شهر اطرافش «مؤتکفات» گفته شده است، مؤتکفات به معنی شهرهای زیرو رو شده می باشد که عبارتند از: «عموره» «صوغر» و «صبوییم».
از شنیع ترین اعمال این قوم، لواط بوده و به گفته قرآن اولین قومی بودند که این عمل زشت بینشان شایع گشت: «مَا سَبَقَکُم بِها مِن اَحَدٍ مِنَ العَالَمین»؛ هیچ یک از جهانیان، پیش از شما آن را انجام نداده بوده است.
البته در روایات و تواریخ اسلامی، اعمال زشت و ننگین دیگری به موازات انحراف جنسی از آنان نقل شده است و تنها خانه ای که اهلش مسلمان بودند، خانه حضرت لوط بود البته به استثناء زنش: «فَمَا وَجَدنا فِیهَا غَیرَ بَیتٍ مِنَ المِسلِمِین»؛ جز یک خانواده باایمان در تمام آنها، نیافتیم.
این آیه نشان می دهد که فحشاء فقط بین مردان نبود بلکه بین زنان نیز شیوع داشته است و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا می نمودند.
خداوند حضرت لوط علیه السلام را برای هدایت این قوم گمراه فرستاد: «اِذ قَالَ لَهُم اَخُوهُم لُوط اَلا تَتََّقُونَ اِنّی لَکُم رَسُولٌ اَمینٌ»؛ هنگامی که برادرشان لوط به آنها گفت: آیا تقوا پیشه نمی کنید من برای شما پیامبری امین هستم.
ولی آنان نه تنها حاضر به شنیدن کلام حق نشدند بلکه تهدید کردند که او را از آنجا بیرون می کنند: «قَالُوا لَئِن لَم تَنتَهِ یَا لُوطُ لَتَکُونَنََّ مِنَ المُخرِجِینَ»؛ گفتند: ای لوط اگر (از این سخنان) دست برنداری، به یقین از اخراج شدگان خواهی بود.
این قوم سرانجام به دلیل سرکشی و گناه و انکار رسالت حضرت لوط علیه السلام دچار عذاب الهی شدند و قرآن برای ایشان سه مرحله عذاب ذکر کرده است:

جملاتی از کاربرد کلمه قوم لوط

هر سرایی کان نکوتر بودو زان خوشتر نبود همچو شارستان قوم لوط شد زیر و زبر
یا امیر این قوم سرگردان شدند همچو قوم لوط بس بیجان شدند
أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْیَتِکُمْ بیرون کنید قوم لوط را از شهر خویش إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ (۵۶) ایشان مردمانی‌اند که می پاکیزگی برزند.
وَ لَقَدْ أَتَوْا یعنی مشرکی مکة عَلَی الْقَرْیَةِ و هی قریّات قوم لوط، و کانت خمس قری، و اهلک اللَّه اربعا منها و نجت واحدة. و هی صغیر کان اهلها لا یعملون العمل الخبیث، الَّتِی أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ یعنی رمیهم بالسّجیل. و قیل امطرت کبریتا و نارا. و مطر السّوء البلاء. و مطر یستعمل فی الخیر و امطر فی الشّرّ. و قیل هما لغتان. أَ فَلَمْ یَکُونُوا یَرَوْنَها اذا مرّوا بها فی اسفارهم فیعتبروا و یتذکّروا لانّ مدائن قوم لوط علی طریقهم عند ممرّهم الی الشام، هذا کقوله وَ إِنَّها لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِینٍ. بَلْ کانُوا لا یَرْجُونَ نُشُوراً ای حملهم علی الکفر و المعاصی، انکارهم البعث و النّشور، یعنی انّهم لم یتّعظوا و لم ینزجروا لانّهم لا یخافون عذاب الآخرة و لا یرجون ثوابها.
تا برسیدم برسته بزازان و مجمع طنازان دیدم بر گوشه دو دکان یکی پیر و یکی جوان، بر قدم گفتگوی ایستاده و زبانهای فصیح برگشاده، پیر می گفت ای گمراهان شارع شریعت و ای معتکفان مزبله طبیعت، بر پی قوم لوط رفتن و گل سنت بخار بدعت نهفتن نه سنت دین داران و نه عادت هوشیاران است.
این شهر قوم لوط و من ایدون چو جبرئیل زیر و زبر همی کنم آن را به شهپرم
در قرآن همچنین به بلایی که به دلیل رابطه جنسی مردان با یکدیگر سوی قوم لوط نازل کرده‌است نیز اشاره می‌کند: