فرزندپذیری
معنی کلمه فرزندپذیری در فرهنگستان زبان و ادب

فرزندپذیری

معنی کلمه فرزندپذیری در فرهنگستان زبان و ادب

{adoption} [علوم سلامت] مراقبت و تربیت کودک توسط فرد غیرخویشاوندی که همۀ مسئولیت ها و حقوق و الزامات والد طبیعی را پذیرفته است

معنی کلمه فرزندپذیری در دانشنامه عمومی

فرزندپذیری نهادی قانونی است که به موجب آن بین یک یا چند فرزندپذیر و کودکی غیرزیستی رابطه والدینی به وجود می آید. فرزندپذیری در طول تاریخ به عنوان یکی از روش های حمایت از کودکان بی سرپرست وجود داشته است. به دلیل اهمیت داشتن پسر برای گذر از پل چینود و ورود به بهشت، پسرخواندگی از اهمیت ویژه ای در ایران و دین زرتشت داشته است. در اسفند ۱۳۵۳ قانونی با عنوان حمایت از کودکان بدون سرپرست برای قانونی کردن نهاد فرزندپذیری تصویب شد. پیش از تصویب این قانون نیز موارد متعدد فرزندپذیری از طریق شیرخوارگاه ها و مراکز غیررسمی انجام گرفته است. آمار دقیقی از تعداد موارد فرزندپذیری در دست نیست. تعداد فرزندپذیری در سال ۱۳۹۵ بالغ بر ( ۱۳۰۰ ) مورد گزارش شده است. صاحب فرزند شدن از طریق اهدای جنین، دریافت اسپرم یا تخمک و رحم جایگزین را نیز نوعی فرزندپذیری می دانند.
فرزندپذیری در گذشته بیشتر معطوف به منافع اقتصادی و سیاسی فرزندپذیر بود. فرزندخواندگی در روم و تبنی در حجاز چنین هدفی را دنبال می کرده است. فرزندپذیری به عنوان شیوه ای برای تشکیل خانواده و مراقبت از کودکان، پدیده ای نوظهور است.
قانون حمورابی در ۱۷۵۰ پیش از میلاد به تفصیل حقوق فرزندپذیری را بیان کرده است. فرزندپذیر باید پیشه خود را به فرزندخوانده بیاموزد؛ پدرومادر زیستی نمی تواند مدعی کودک بشود. فرزندخوانده نیز حق ندارد منکر رابطه پدرومادری با فرزندپذیر بشود، مگر این که فرزندپذیر در آموزش پیشه اش به او تعلل کند.
قانون حمورابی هر چند به صراحت زنان را از فرزندپذیری منع نکرده است اما فرزندپذیری را مختص مردان می داند و به مردان مجرد نیز اجازه فرزندپذیری می دهد. با توجه به تأکید بر آموزش پیشه نیز بر پسرخواندگی تأکید دارد. در این قانون امنیت اقتصادی فرزندخوانده نیز با ارث برابر با فرزندان زیستی و پرداخت بخشی از ارث به فرزندخوانده در صورت راندن وی، تضمین کرده است.
فرزندپذیری در قانون روم امری مرسوم است و برای تقویت ارتباطات سیاسی و حفظ اموال به کار می رود. در روم دو شکل فرزندپذیری وجود دارد. نوع اول پسرخواندگی است که در بین اشراف رایج بوده است. در این نوع فرزندپذیری، تنها مردان عنوان فرزند پذیرفته می شوند. پسرخواندگی باید مورد تأیید مجلس یا امپراتور قرار می گرفت. فرزندخوانده مردی آزاد و بالغ و فرزندپذیر بالای ۶۰ سال داشته است مگر این که نابارور باشد. زنان نمی توانستند پسرخوانده داشته باشند. بسیاری از امپراتورهای روم فرزندخوانده بودند. تراژانوس، فرزندخوانده نروا بود و پس از او نیز فرزندخوانده اش هادریانوس امپراتور روم شد. هادریانوس نیز در سال ۱۳۸ میلادی، آنتونیوس پیوس ۵۲ ساله را چند ماهی پیش از مرگش به فرزندی گرفت تا امپراتور جدید روم بشود. پس از پیوس نیز دو فرزندخوانده وی امپراتور روم شدند. به نظر می رسد فرزندخواندگی در روم راهی برای تعیین جانشین و وارث است. نوع دیگر فرزندپذیری در روم شبیه فرزندپذیری امروزی است که کودک تحت قیمومیت پدرش قرار دارد و سرپرستی وی به پدرومادر فرزندپذیر واگذار می شود.

معنی کلمه فرزندپذیری در ویکی واژه

مراقبت و تربیت کودک توسط فرد غیرخویشاوندی که همۀ مسئولیت‌ها و حقوق و الزامات والد طبیعی را پذیرفته است.

جملاتی از کاربرد کلمه فرزندپذیری

در گذشته معمولاً تصور می‌شد که ایشمکاراب همسر اینشوشیناک است، اگرچه این پیشنهاد بر این فرض تکیه دارد که اولی یک خدای مونث بوده است، موضوعی که هنوز نامشخص است. یک سند وراثت حاکی از آن است اعتقاد بر این بود که اینشوشیناک و ایشمکاراب مسئول ایجاد این دیدگاه عرفی بودند که مقام برادر از طریق فرزندپذیری برابر با برادر بیولوژیکی است.