غاله

معنی کلمه غاله در لغت نامه دهخدا

( غالة ) غالة. [ غال ْ ل َ ] ( ع اِ ) مقداری از آب دریا که به ساحل کشیده شود. لغت یمنی است. ( قطر المحیط ).
غاله. [ ل َ / ل ِ ] ( پسوند ) مزید مؤخر و علامت تصغیر باشدمانند گاله ، در کلمات ذیل : داس غاله. بزغاله. درغاله ( مخفف دره غاله ). جزغاله. کنغاله. چغاله. دستغاله.
غاله. [ ل ل ِ ] ( اِخ ) ( پوآنت دوغاله ) رجوع به گال شود.

معنی کلمه غاله در فرهنگ فارسی

پسوند تصغیر : بزغاله جزغاله داسغاله درغاله .
بر وزن و معنی خانه

جملاتی از کاربرد کلمه غاله

گره ی زلف بهم برزده کاین مشک تتارست رقم از غاله بر گل زده کاین خطّ غبارست
در غاله شعب کوه دان رنجیده را بستوه دان بسیار را انبوه دان اشکاف و انده رخ بود