عدنان

معنی کلمه عدنان در لغت نامه دهخدا

عدنان. [ ع َ ] ( اِخ ) نام یکی از اجداد حضرت رسول است که بسیار فصیح بود. ( فرهنگ نظام ) ( آنندراج ). در غیاث است که نام یکی از اجداد حضرت رسول است که بغایت فصیح بودند و نسبت عربان تا بعدنان بالاتفاق بثبوت میرسیده. ( غیاث اللغات ). نسبت وی را چنین ذکر کرده اند: عدنان بن ازدبن الهمیعبن المقوم بن تارخ بن سرح بن حمل بن قیداربن شالح بن ارفخشدبن سام بن نوح بن لامک بن ادریس بن ماردبن مهلائیل بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم.
عدنان. [ ع َ ] ( اِخ ) یکی از قبائلی است که انساب عرب بدان منتهی شود. مورخان متفق اند بر آنکه آن از فرزندان اسماعیل بن ابراهیم است و معظم اهل حجاز به عدنان منسوبند بدین ترتیب که عدنان معد، ازمعد نزار و از نزار، ربیعه و مضر پدید آمد و بطون مضر و ربیعة بسیار شدند بدین ترتیب که از ربیعة بنو اسد و عبدقیس و عنزة و بکر و تغلب و وائل و اراقمه و دائل و جز آن منشعب شدند و قبائل مضر بدو شعبه منشعب گردید یکی قیس بن عیلان بن مضر دیگر الیاس بن مضر از قیس بن عیلان غطفان و سلیم و از غطفان بغیض و عبس و ذبیان ، و فرع آنها پدید آمد و از سلیم بهتة و هوازن پدیدآمدند از الیاس تمیم و هذیل و اسد و بطون و کنانة منشعب شدند و از کنانة قریش منشعب شد و خود قریش منشعب به شعبی شدند مانند جمح ، سهم ، عدی ، مخزوم ، تمیم ، زهره ، عبدالدار اسدبن عبدالعزی و عبدمناف و از عبدمناف عبدشمس ، نوفل ، مطّلب و هاشم آمدند و از هاشم رسول اﷲ ( ص )، و عباسیون آمدند و از عبد شمس بنو امیه آمدند و بدین وسیله بطون عدنان در سرتاسر حجاز تهامة، نجد، عراق و یمن منتشر شدند حضرت رسول در مقام انتساب وقتی که به یمن رسید توقف کردند و گفتند نسابون دروغ گویند و از عدنان تجاوز نمیکرد. ( از اعلام زرکلی ).
عدنان. [ ع َ ] ( اِخ ) موضعی است به یمن. ( معجم البلدان ).

معنی کلمه عدنان در فرهنگ فارسی

او عامر بن محمد ضبی . وی در اواخر عهد سامانی ( قر.۴ ه. ) رئیس هرات بود و بدیع الزمان همدانی رساله ها و قصیده ها بنام او دارد.

معنی کلمه عدنان در فرهنگ اسم ها

اسم: عدنان (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: adnān) (فارسی: عَدنان) (انگلیسی: adnan)
معنی: نام یکی از اجداد پیامبر اسلام ( ص ) است که به فصاحت ( سخنوری ) شهرت داشته، ( عربی ) ( در اعلام ) نام یکی از اجداد پیغمبر اسلام ( ص ) است که به فصاحت شهرت داشته، نام یکی از اجداد پیامبر ( ص )

معنی کلمه عدنان در دانشنامه آزاد فارسی

عَدْنان
یکی از دو شاخۀ اصلی ِ نسب های عرب . عدنان که نسبش به اسماعیل (ع ) می رسد، جد اعلای بسیاری از مردم اهل حجاز به شمار می رود. به سبب اختلاف در ذکر سلسلۀ نسب عدنان تا اسماعیل، حضرت محمد (ص ) توصیه کرد در هنگام ذکر نسب ، از عدنان تجاوز نکنند. برخی از نسب شناسان مادر وی را بَلْهَاء دخت یَعْرُب بن قحطان دانستند که در این صورت عدنان نوۀ قحطان رأسدیگر شاخۀ بزرگ عرب ها، می شود. نام عدنان در متون و سنگ نوشته های جاهلیت نیامده، ولی در اشعار دو شاعر جاهلی آمده و نیز در برخی از نوشته های نبطی شمال غربی عربستان دیده شده است . فرزندان متعددی چون مَعَدّ داشت که دو قبیلۀ ربیعه و مُضَر از نژاد نزار، فرزند مَعَدّ، هستند. گویند عدنان در ایام بخت النصر و پسرش ، مَعَدّ، در ایام موسی (ع ) می زیسته اند. از فرزندان عدنان بسیاری از قبایل عرب تهامه، که خاستگاه عدنانی ها بود، به وجود آمدند. ازجملۀ این قبایل بکر، تغلب ، قیس ، عیلان و هوازن و مشهورترین آن ها قریش، قبیلۀ حضرت پیامبر (ص )، بودند.

جملاتی از کاربرد کلمه عدنان

در سال ۱۹۹۰، مجله اسپای آزمایشی را در مورد "میزان خساست و طمع" انجام داد. هدف آن این بود که بفهمند ناخن‌خشک‌ترین میلیاردر کیست؟ یا به عبارت دیگر، "ثروتمندان چقدر طمع‌کار هستند؟" برای تعیین این موضوع، آنها برای افراد ثروتمند مختلف، هر کدام یک چک به قیمت ۱۳ سنت فرستادند و سپس منتظر ماندند تا ببینند چه کسی واقعاً چنین چک کوچکی را نقد می‌کند. دو نفر این کار را کردند: دونالد ترامپ و عدنان خاشقجی، تاجر اسلحه اهل عربستان. آنها مطمئن شدند که چک‌ها را به آدرس خانه افراد ثروتمند ارسال می‌کنند و نه به حسابداران آن‌ها. به طوری که گیرنده باید اقدامی برای نقد کردن چک انجام دهد.
ربیع ابن عدنان چو شیر دژم بزد تیغ و آن نیزه کردش قلم
ربیع ابن عدنان به حمله برش درآمد یکی تیغ زد بر سرش
این فیلم تا چهار سال پس از ساخت در توقیف بود و سالِ ۱۳۶۸ به نمایش درآمد. سرگذشتِ عدنان عفراویان بارها در رسانه‌هایی علیهِ کارگردانِ فیلم استفاده شد و پاسخ‌هایی از بیضایی را هم در پی داشت. فرهاد حسن‌زاده نیز رمانی به نامِ آهنگی برای چهارشنبه‌ها (۱۳۷۷) در این باره نوشته و کامران نجف‌زاده نیز فیلمِ مستندِ کوتاهی به نامِ باشو غریبه بزرگ (۱۳۹۰) ساخته است.
همی گفت سوزنده آتش منم ربیع ابن عدنان سرکش منم
ربیع ابن عدنان بکردار میغ فراز سر ورقه بگذارد تیغ
ربیع ابن عدنان به گفتار اوی ببد شاد و ایمن شد از کار اوی
در نشست پنجم کمیسیون مقدماتی در آوریل ۲۰۱۱ کلیه قوانین و مقررات مورد بررسی و تصویب کشورهای عضو قرارگرفت و نهایتاً با برگزاری اولین نشست مجمع، کلیه فعالیت‌های کمیسیون به آژانس واگذار گردید و با موافقت اکثریت کشورهای عضو عدنان امین به عنوان مدیرکل آژانس معرفی گردید.
ربیع ابن عدنان چو برق بهار یکی تیغ زد بر میان سوار
این ایستگاه که در غرب مرکز منطقه فاتح در بلوار عدنان مندرس قرار دارد در سال ۱۹۸۹ تأسیس شده‌است.
در ۸ ژوئیه ۲۰۰۹، امین میلی و عدنان حاجی‌زاده در رستورانی در مرکز شهر باکو مورد تعرض و ضرب و شتم شدید قرار گرفتند. میلی و حاجی‌زاده هنگامی‌که برای شکایت از این تعرض مراجعه کردند، پلیس عوض رسیدگی آنها را بازداشت کرد و علیه هر دو به اتهام اینکه اوباش هستند پرونده جنایی تشکیل داد.
یکی بد ربیع ابن عدنان به نام دگر ورقه بد نام ابن الهمام
خاندان شیبانی یا زنگویی ، خاندانی عرب تبار از اعراب بنی‌شیبان و سلسله نسبشان به معد بن عدنان ختم می‌شود و محل سکونتشان در جزیرة‌العرب و حدود عراق و بین‌النهرین بوده است. که پس از حمله اعراب به ایران در منطقه جنوب خراسان ساکن شدند.
ربیع ابن عدنان ز بس ابلهی نبود آگه از مکر سروسهی
مهدی آخر زمان المستضنئی بالله که هست خاک درگاهش بهشت عدن عدنان آمده
ربیع ابن عدنان عجب شاد شد به گفتار او از غم آزاد شد