عبدلی

معنی کلمه عبدلی در لغت نامه دهخدا

عبدلی. [ ع َ دُ لی ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به عبداﷲ که بطنی از خولان است. ( اللباب ج 2 ص 112 ).
عبدلی. [ ع َ دُ لی ی ] ( ص نسبی ) نسبت است بدهی در سرزمین واسط عراق که قریه عبداﷲ نام دارد. ( اللباب ج 2 ص 112 ).
عبدلی. [ ع َ دُ لی ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به ابوعبداﷲبن کرام صاحب مقالة الکرامیة که جماعتی از اصحابش به کتب او نسبت داده شده اند. ( اللباب ج 2 ص 112 ).
عبدلی. [ ع َ دُ لی ی ] ( اِخ ) واحد عبادله است. نسبت به عبداﷲ منحوت. ( اقرب الموارد ). || ( ص نسبی ، اِ ) نام خربزه ای است به مصر. ( اقرب الموارد ).
عبدلی. [ ع َ دُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان آب ( بلوک شعبه ) بخش مرکزی شهرستان اهواز. واقع در 62هزارگزی شمال خاوری اهواز و ساحل باختری رودخانه شطیطبین دو رودخانه شطیط و دز واقع و در جلگه است. هشتاد تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه شطیط تأمین میشود و محصولاتش غلات است. اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. راه مالرو دارد. و از طریق شوشتر بدانجا اتومبیل میرود. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
عبدلی. [ ع َ دُ لی ی ] ( اِخ ) علی بن محمدبن عبداﷲبن عمروبن کعب بن سلمة الخولانی العبدلی. از یوسف بن عبدالاعلی و محمدبن عبداﷲبن عبدالحکیم روایت کند وی مردی صالح و ثقه بود به سال 329 هَ. ق. به مصر درگذشت. ( اللباب ج 2 ص 112 ).
عبدلی. [ ع َ دُ لی ی ] ( اِخ ) محمودبن علی بن اسماعیل البخاری الصوفی العبدلی ، مکنی به ابوالقاسم. ساکن قریه عبداﷲ به عراق بود و در بغداد و واسط موعظه میکرد از ابوالخطاب بن البطروحین بن طلحة الثعالبی حدیث شنید و ابوسعد سمعانی از او روایت کند وی به سال 480 هَ. ق. متولد شد. ( از اللباب ج 2 ص 112 ).

معنی کلمه عبدلی در فرهنگ فارسی

منسوب به عبدالله ( بطنی از خولان ) .
دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در ۶۲ هزار گزی شمال خاوری اهواز و ساحل باختری رودخانه شطیط بین دو رودخانه شطیط و دز واقع و در جلگه است آب آن از رودخانه شطیط تامین میشود و محصولاتش غلات است

جملاتی از کاربرد کلمه عبدلی

طایفه عبداللهی و عبدلی، طایفه عبدلی چون جدشان عبدالله (عبدل) بوده‌است به عبدلی معروف شده‌اند که از طوایف ایل باصری می‌باشند. این طایفه در زمان زندیه مورد توجه خاندان زند بودند و کریمخان زند قشلاق آنان را در کوه احمدی در مشرق شیراز معین کرد تا در مواقع لازم به آن‌ها دسترسی داشته باشد. امروزه عبداللهی‌ها در نواحی مرودشت ،شیراز، ایزدخواست باصری ،پاسارگاد ،جهرم (به خصوص مناطق کردیان و خفر) و لارستان (بخش جویم) ساکن می‌باشند.
شنای ایران موفق به کسب سهمیه مستقیم در المپیک نشد اما سامیار عبدلی با کسب سهمیه یونیورسالیتی به عنوان آخرین ورزشکار ایران به المپیک راه یافت.
از پهلوانان این ایل میتوان حسنعلی و کریم عبدلی را نام برد.
سنگ تزئینی(گرانیت) عبدلی یک اندیس مصالح ساختمانی است که در استان لرستان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، سنگ تزئینی است.سنگ میزبان این اندیس گرانیت - گرانودیوریت است و دیرینگی آن به دوران پالئوسن می‌رسد.
امیر پارسی متولد سال ۱۳۳۴, بازیگر کمدی اهل ایران است. عمده شهرت وی برای بازی در نقش اوستا یا آمیرزا در مجموعهٔ عبدلی و اوستا است. وی دبیر بازنشسته ریاضی در مقطع دبیرستان و پیش دانشگاهی بوده واز سال ۱۳۵۳ درتئاتر فعالیت دارد. وی در سریال اشتباه در اشتباه، با زبان بی‌زبانی، حسام‌الدوله (بی‌خبر) و جمعه ایرانی به ایفای نقش پرداخته و در برنامه بهارانه رادیو تهران نیز همکاری داشته و در برنامه جمعه رادیو ایران نیز همکاری دارد
از بزرگان ایل جمور در سده گذشته می توان، عباسعلی عبدلی، علیجان عبدلی، ولی عبدلی و علی حسن عبدلی(فضلی) نام برد.