عبدالقادر گیلانی

معنی کلمه عبدالقادر گیلانی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عبد القادر گیلانی، (۴۷۱- ۵۶۱ ق/ ۱۰۷۸- ۱۱۶۶ م)، عارف و شاعر ایرانی است. کنیه وی، ابو محمد و لقبش، محی الدین می باشد.
به شهادت اسناد معتبر تاریخی، نسبت ایشان بدون شک از جانب پدر به امام حسن علیه السّلام و از جانب مادر به امام رضا علیه السّلام می رسد.وی، در سنه ۴۷۱ ق، در گیلان، چشم به جهان گشود و تا هجده سالگی در آن سامان به سر برد و در سنه ۴۸۸ ق، به بغداد، مهاجرت کرد و تا پایان عمر در آن جا اقامت گزید و در باب ازج بغداد به خاک سپرده شد.

جملاتی از کاربرد کلمه عبدالقادر گیلانی

او در سال ۸۸۷ شمسی (۱۵۰۸ میلادی) پس از ورود به بغداد، دستور نبش قبر عبدالقادر گیلانی و ابوحنیفه نعمان بن ثابت را صادر و به اجساد آنها اهانت کرد و دستور داد جسد یک سگ را در قبر ابوحنیفه بگذارند.
او در سال ۸۸۷ شمسی (۱۵۰۸م) پس از ورد به بغداد دستور نبش قبر عبدالقادر گیلانی و ابوحنیفه نعمان بن ثابت را صادر و به جسد آن‌ها اهانت کرد و دستور داد جسد یک سگ را در قبر ابوحنیفه بگذارند.
جاف‌ها مسلمان و عمدتاً سنّیِ شافعی‌اند. سلسله‌های تصوف، مانند نقشبندیه و قادریه، در میان جاف‌ها پیروانی دارد. شیوخ و بزرگان صوفیه ایل جاف، مرید شیوخ برزنجی مانندشیخ عباس کرد کومائین‌‌وشیخ عیسی برزنجی، کاک احمد اعظم سلیمانی و نیز پیرخضر شاهو هستند که سر سلسله آن‌ها به شیخ عبدالقادر گیلانی می‌رسد