صیر

معنی کلمه صیر در لغت نامه دهخدا

صیر.[ ص َ ] ( ع مص ) بازگردیدن کار. بازگشت و مآل کار. || بازگردیدن طلب کنندگان گیاه بسوی جای بازگشت. || میل کردن بسوی کسی. ( منتهی الارب ). گشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). || حاضر شدن مردم آب را و گرد آمدن بر آن. || بریدن. ( منتهی الارب ). پاره کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان علامه جرجانی ). || میل دادن. ( منتهی الارب ). || بچسبانیدن. ( ترجمان علامه جرجانی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || ( اِ ) آبی که بر آن گرد آیند و حاضر شوند. || طرف. ( منتهی الارب ). یقال : انا علی صیر حاجة؛ ای علی طرف. ( مهذب الاسماء ). || پایان کار. ( منتهی الارب ). || شکاف در. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). || ماهیانه که نوعی از نانخورش است که از ماهی ترتیب دهند یا دیگر نانخورش است که بماهیانه ماند یا ماهی نمکین که از او ماهیانه سازند یا ماهی صغیر است. ( منتهی الارب ). صحناة. ( فهرست مخزن الادویه ). گویا این کلمه بدین معنی سریانی و معرب است چه اهل شام بدان تکلم کنند. ( المعرب ص 216 ). || پیشوای جهودان. ( منتهی الارب ). اسقف الیهود. ( اقرب الموارد ).
صیر. ( اِخ ) موضعی است در نفتالی در جوار دریای جلیل. ( صحیفه یوشع 19:35 ) ( قاموس کتاب مقدس ).
صیر. ( اِخ ) کوهی است باجاء به بلاد طی و مغاره های خانه مانند دارد. ( معجم البلدان ).
صیر. ( اِخ ) کوهی است بر ساحل بین صیراف و عمان. ( معجم البلدان ).
صیر. [ ی َ ] ( ع اِ ) ج ِ صیرة. رجوع به صیرة شود.
صیر. [ ص َی ْ ی ِ ] ( ع ص ) خوب صورت. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). || ( اِ ) گور. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || گروه. ( منتهی الارب ). الجماعة. ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه صیر در فرهنگ فارسی

خوب صورت

معنی کلمه صیر در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲۹(بار)
رجوع. انتقال. تحوّل. رسیدن. (اقرب). . مصیر: مصدر میمی و اسم مکان است مثل . که مصدر میمی است یعنی: متمتع شوید حتماً بازگشت شما به سوی آتش است. و مثل . در آیات ، ، . و نظیر آنها گرچه منظور رجوع به آخرت و رحمت و عذاب خداوند است ولی به عقیده من مراد از تعبیر رجوع الی اللّه خلود و بقا است یعنی برگشت همه به سوی خلود و ثبوت است. چون عالم ربوبیت عالم خلود و ثبوت و بقا است. . به موجب آیات فوق بازگشت همه اعم از نیک و بد یه سوی خداست ، . رجوع به خلود (رحمت یا عذاب). باید دانست صیرورت رجوع و انتقال به طور تحوّل است مثل صیرورت و تبدیل شراب به سرکه و صیرورت نطفه به حالت جنینی. نه به معنی مطلق رجوع. در این صورت مقصود از مصیر الی اللّه آن است که بشر به تدریج مبدل به جاودانی می‏شود . یعنی جایگاه آنها جهنّم است و بد باز گشت گاهی است که یشر به تدریج در اثر اعمال بد جهنّمی می‏شود و این اعمال نیک و بد است که تدریجاً آدمی را به رحمت محض و عذاب و شکنجه و جهنّمی بودن تبدیل می‏کند.

جملاتی از کاربرد کلمه صیر

علاج علت من، می کند به شربت صبر لبت، که چاشنی صیر کرده، از قند است
ای اهلکنا النّاس و خرّبنا الدّیار، یقال دمر یدمر دمارا اذا هلک و دمّر اهلک، و فی الحدیث: من اطّلع من صیر باب بغیر اذن فقد دمر، ای هلک و الصّیر الشقّ و روی من نظر فی صیر باب ففقئت عینه فهو هدر و ممّا یتعلّق بالآیة. ما
سه هرم اصلی این ناحیه برای شاهان نیوسررع، نفریرکارع کاکای، و ساحورع هستند. هرم ناتمام نفرفرع نیز در ابو صیر واقع است. با آنکه همه هرم‌های ساخته شده در این مکان هرم پلکانی هستند، گمان می‌رود که هرم نفریرکارع کاکای در ابتدا طرحی پلکانی داشته اما پس از آنکه ارتفاعش از ۷۰ متر گذشته، معماران با پر کردن پلکان‌ها با سنگ‌های ریز، سازه را همچون هرمی کامل ادامه داده‌اند.
اوسرکاف بنیان‌گذار دودمان پنجم در مصر باستان است. او همچنین نخستین فرعونی است که رسم ساختن معابد خورشید در ابو صیر را به جا آورد. معنای نام او «کایش (کای او) نیرومند است» می‌باشد. او میان سال‌های ۲۴۸۷-۲۴۹۴ پ. م. فرمانروایی کرد و هرم خود را در سقاره ساخت.
همه هرم‌های اصلی ابو صیر به صورت پلکانی ساخته شده‌اند. با این حال گمان می‌رود که هرم نفریرکارع کاکای - که بزرگترین هرم در منطقه است - در ابتدا به صورت پلکانی طرح‌ریزی و ساخته شده بوده ولی پس از گذشتن مدت زمانی از آغاز ساخت با پر کردن پلکان‌ها، به شکل هرم کامل در آمده.
گورستان ابو صیر در دودمان پنجم اصلی‌ترین مکان به خاکسپاری اجساد شاهان و بزرگان کشور بود. در کل ۱۴ هرم در ابو صیر وجود دارند. کیفیت این هرم‌ها نسبت به آنچه در دودمان چهارم ساخته می‌شده کاهش نشان می‌دهد که این خود می‌توانسته به دلیل کم شدن قدرت فرعون یا افت در اقتصاد بوده باشد. این هرم‌ها کوچکتر از هرم‌های پیش از خود هستند و برای ساختشان از سنگ‌های محلی با کیفیت پایین بهره گرفته شده.
جزیره صیر اَبونُعَیر که آریانا و آریایی نیز نامیده می‌شود، جزیره‌ای در خلیج فارس در در ۱۵۰ کیلومتری جنوب جزیره کیش است که متعلق به امارت شارجه در امارات متحده عربی است. شکل جزیره تقریباً گِرد است که یک بیرون‌زدگی یک کیلومتری در فرود خاوری جزیره وجود دارد. این جزیره جمعیت بومی ندارد و تنها شمار اندکی در تأسیسات نفتی جزیره کار می‌کنند. کرسنت پترولیوم محدوده نفتی این جزیره را کنترل می‌کند.