شاه غیب

معنی کلمه شاه غیب در لغت نامه دهخدا

شاه غیب. [ غ ِ] ( اِخ ) دهی از دهستان درزو سایه بان بخش مرکزی شهرستان لار. دارای 196 تن سکنه. آب آن از چاه و باران. محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

جملاتی از کاربرد کلمه شاه غیب

دست سلمان را گرفت و شد روان تا که شد نزدیک شاه غیب دان
پس به قنبر گفت شاه غیب گو توشه ومرکب بیاور بهر او
بیمار رنج باید تا شاه غیب آید در سینه درگشاید گوید ز لطف چونی
خیمه زد در ملک جانش شاه غیب شسته شد ز آب یقینش زنگ ریب
امامزاده شاه غیب (لامرد)، روستایی از توابع بخش اشکنان شهرستان لامرد در استان فارس ایران است.
امامزاده شاه غیب (فیروزآباد)، روستایی از توابع بخش میمند شهرستان فیروزآباد در استان فارس ایران است.