معنی کلمه شانه زن در لغت نامه دهخدا
عنبربویش بصد تجمل
از شانه زنان زلف سنبل.محسن تأثیر ( از بهار عجم ).|| که شانه بر موی قرار دهد. که شانه بر گیسو قراردهد تا موی استوار ماند و زیبا نماید. || که در بافتن گلیم و جاجیم و یا حلاجی پنبه آلت چون شانه بکار دارد.