شاردن

معنی کلمه شاردن در لغت نامه دهخدا

شاردن. [ دَ ] ( اِخ ) ژان. سیاح فرانسوی که به سال 1643 م. در شهر پاریس متولد و به سال 1713 م. در شهر لندن وفات یافت. در فاصله سالهای 1664 - 1677 م. دو بار به ایران مسافرت کرده هر بار شش سال توقف نمود. وی مصنف سفرنامه ای است بنام «سفر به ایران و هند شرقی » این سیاحت نامه را لان گلسن استاد دانشمند در ده مجلد بسال 1811 درشهر پاریس منتشر ساخت. شاردن صورت کتیبه ای از کتیبه های تخت جمشید را در سفرنامه خود گنجانیده است. در اثر وی اطلاعات جالبی درباره صفویه وجود دارد. رجوع به ایران باستان ج 1 صص 43 - 44 و تاریخ ادبیات ایران پروفسور ادوارد براون ترجمه رشید یاسمی ص 93 و سبک شناسی ملک الشعرای بهار ج 1 ص 170 شود. سفرنامه شاردن به فارسی برگردانیده شده و در طهران بچاپ رسیده است.
شاردن. [ دَ ] ( اِخ ) ژان باتیست سیمئون. نقاش فرانسوی متولد در شهر پاریس ( 1779 - 1699 ) از نخستین نقاشان قرن 18فرانسه بشمار است. از وی آثاری از نوع طبیعت بیجان ، صورت سازی ، نقاشیهای با مداد رنگی و مجلس سازی هائی از نوع «دعای آمرزش پیش از غذا» بجا مانده است.

معنی کلمه شاردن در فرهنگ فارسی

ژان سیاح فرانسوی (و.پاریس ۱۶۴۳- ف.لندن ۱۷۱۳ م. ) . وی در فاصله سالهای ۱۶۷۷ -۱۶۶۴ م . دو بار بایران سفر کرد و هر بار ۶ سال درین کشور اقامت نمود.وی سفرنامه ای نوشته بنام [ سفر بایران و هند شرقی ] درین کتاب اطلاعاتی سودمند راجع بعهد صفویه مندرج است .
نقاش فرانسوی متولد در شهر پاریس از نخستین نقاشان قرن ۱۸ فرانسه بشمار است .

جملاتی از کاربرد کلمه شاردن

زبان رسمی دولت صفوی، زبان فارسی بود. شاه عباس بزرگ در زمان خود زبان فارسی را در سراسر ایران به عنوان زبان میانجی تثبیت کرد. همچنین تمام نسک‌های تاریخی در دورهٔ صفوی به زبان فارسی نگاشته شده‌است. با وجود رسمی بودن زبان فارسی، درباریان صفویه همچون دیگر مردم ایران در دربار از زبان محلی خود بهره می‌بردند. همچنین شاه عباس خود اشعاری به ترکی سروده‌است. ژان شاردن جهانگرد فرانسوی هم که زمان یازده سال (۷۰–۱۶۶۴ و ۷۷–۱۶۷۱) در ایران بوده، می‌نویسد:
ژان شاردن اشاره می‌کند: «عالمان دین اطلاق غیب‌گویی، پیشگویی، رمالی، جادوگری و دعانویسی را تأیید می‌کنند و آن را فنی درخور اعتنا می‌شمارند؛ خود نیز به آن‌ها آشنایی دارند و گاه در یک یا چند رشتهٔ آن فعالیت می‌کنند. دیگر دانشوران نیز با اینکه به خوارمایگی این خرافات و اباطیل به خوبی آگاهند، به گونه‌ای شیفتهٔ آن‌ها می‌باشند»
شاه صفوی برای قزلباشان مقدس بود و آنها برای اثبات ارادت خود هرکس را که شاه به او خشم می‌گرفت به‌سرعت زنده زنده می‌خوردند. شاردن می‌گوید: «اگر شاه به پدری فرمان دهد که پسرش را به دست خود بکشد یا به پسری بگوید پدرش را به قتل برساند، باید بی‌درنگ اجرا شود.
زنان روسپی شناخته شده بودند و دولت دفاتری را تشکیل داده بود تا نام و نشان ایشان را، ثبت رسمی داشته باشد. شاردن آمار روسپیان اصفهان در سال ۱۶۶۶م را شانزده‌هزار تن می‌داند. مالیات هر کدام از اعضا به دقت حساب شده و در خزانه سازمان جمع‌آوری می‌گشت تا در نهایت به صورت سالانه تسلیم خزانه دولتی شود. تعداد زیادی از روسپیان مایل نبودند نام و نشان‌شان در دفاتر دولتی ثبت شود که سبب شگفتی مسئولان سازمان روسپیان بود ولی از نظر مادی خوشحال‌تر بودند چون از آنها رشوه می‌گرفتند. قیمت‌ها نسبت به کشورهای دیگر بالاتر بوده و این در کنار تعداد بسیار زیاد روسپیان باعث شگفتی شاردن شده بود و حدس می‌زد موقعیت جغرافیایی ایران و غذاها باعث تحریک بیشتر مردم است.
شهرت یافته بود که ظهور امام زمان بلافاصله بعد از حکومت صفویه خواهد بود. خواص و عوام برای زمینه‌سازی ظهور امام زمان به ساختن اصطبل برای اسب او اقدام می‌کردند. شاردن در سفرنامه خود می‌گوید که در اصفهان و سبزوار و قم، طویله مخصوصی از اسبان را برای امام زمان نگه می‌داشتند تا در لحظه ظهور آماده باشند. شاه تهماسب یکم اولین خواهر خود را مجرد نگاه داشته بود تا به عقد امام زمان دربیاورد و این دختر تا آخر عمر مجرد ماند و پس از مرگش، محتشم کاشانی با اشاره به بکارت او قصیده‌ای سرود و او را به مریم باکره تشبیه کرد.
در دوره صفوی ژان شاردن که از کاشان بازدید می‌کند در مورد آران و بیدگل می‌گوید:
زبان رسمی دولت صفوی، زبان فارسی بود. شاه عباس بزرگ در زمان خود زبان فارسی را در سراسر ایران به عنوان زبان میانجی تثبیت کرد.[نیازمند منبع] همچنین تمام نسک‌های تاریخی در دورهٔ صفوی به زبان فارسی نگاشته شده‌است. با وجود رسمی بودن زبان فارسی، درباریان صفویه همچون دیگر مردم ایران در دربار از زبان محلی خود بهره می‌بردند. همچنین شاه عباس خود اشعاری به ترکی سروده‌است. ژان شاردن جهانگرد فرانسوی هم که زمان یازده سال (۷۰–۱۶۶۴ و ۷۷–۱۶۷۱) در ایران بوده، می‌نویسد:
در سال ۱۶۷۴ جهانگرد فرانسوی موسوم به ژان شاردن نسخه‌ای از کتیبه‌های فارسی باستان را به همراه خود به کشور اروپا برد. او به اشتباه تصور می‌کرد که کتیبه‌های مزبور باید مانند هزوارش‌های چینی از بالا به پائین خوانده شود.
شاردن زنان روسپی را در مدارس دینی نیز دیده و می‌گوید در چهره روحانیون، پس از پایان کار با روسپی تغییری ندیده و بلافاصله به امور دینی می‌پرداختند. تناقض در دین و عمل ایرانیان، شاردن را بُهت زده کرده بود. روسپی‌گری را حرام می‌دانند اما در شهرهایشان روسپیان بسیارند، معامله با آن‌ها را قدغن می‌دانند ولی از ایشان مالیات می‌گیرند و برایشان سازمان ایجاد می‌کنند و در حالی که به خود لقب مؤمن می‌دهند، از روسپیان کام می‌گیرند و مجدداً در پایان عمل مدعی ایمان و تقوا هستند.
با توجه به گفته شاردن معلوم می‌شود که سنگ‌های مرمر مسجد شاه را از اردستان آورده‌اند و از گفته‌های اولئاریوس نیز چنین برمی آید که تاریخ نصب ازاره‌ها از سال ۱۰۴۷ به بعد در زمان شاه صفی بوده‌است، اگرچه تصمیم گیری برای کندن ازاره‌های مسجد جامع در دوران شاه عباس است.