سعدا

معنی کلمه سعدا در لغت نامه دهخدا

سعدا. [ س ُ ع َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ سعید. ( دهار ). رجوع به سعید شود.

معنی کلمه سعدا در فرهنگ عمید

= سعید

معنی کلمه سعدا در فرهنگ فارسی

جمع سعید

جملاتی از کاربرد کلمه سعدا

بدانک حقیقت معاد باز گشتن نفوس انسانی است با حضرت خداوندی یا باختیار چنانک نفوس سعدا یا با ضطرار چنانک نفوس اشقیا. و بازگشت همه با آن حضرت است که «ان الینا ایابهم»و فرمود «کما بداکم تعودون»
روز عقلا از ستم و جور تو تار است صبح سعدا از طمع و حرص تو شام است
ملکوت و ملک بادا سعدا و اشقیا را که گذشتم از تن و جان وزاین و آن گذشتم
و چون گفتیم که سعادت آنگاه حاصل آید که صاحبش از لذتی که در سیرت حکمت بود بهره یابد. واجب نمود که بیان اقسام سیرتها و شرح لذتی که سعدا را باشد با این قواعد اضافت کنیم تا این باب تمام باشد در نوع خویش، پس گوییم: سیرتهای اصناف خلق به حسب بساطت سه صنفست، از جهت آنکه غایات افعال ایشان سه نوع است؛ اول سیرت لذت که غایت افعال نفس شهوی بود، و دوم سیرت کرامت که غایت افعال غضبی بود، و سیم سیرت حکمت که غایت افعال نفس عاقله بود، و سیرت حکمت اشرف و اتم سیرتهاست و او شامل بود کرامت و لذت را؛ اما کرامتی و لذتی ذاتی نه عرضی به خلاف دو سیرت دیگر؛ چه آنچه از حکیم صادر شود جمله مختار و ممدوح باشد، و از حال انتقال نکند، و چون هر کسی را لذت در ادراک مطلوب خویش بود پس لذت عدل درعدالت تواند بود، و لذت حکیم در حکمت، و چون نفس فاضل را غایت مطالب نیل فضایل است پس حصول آن او را لذیذترین چیزها باشد پس سعادت لذیذترین چیزها بود، و چون انتقال نکند ذاتی بود. و اما لذت شهوت چون از تواتر سبب عین آلم می شود پس عرضی بود، و همچنین در کرامت.
یا من بنا قصر الکمال مشیدا لا زال سعدا بالسعود مؤیدا
فادخل الأبناء بصلاح الآباء الجنة. قال عکرمه کان ذلک لقوم ابراهیم و موسی فامّا هذه الامّة فلهم ما سعوا و ما سعی غیرهم، فمن یصدّق عنه او یصام له او یحجّ عنه لا حق به و ان لم یأمر. و فی الخبر انّ سعدا سأل رسول اللَّه (ص) هل لامّی ان تطوّعت عنها قال نعم و روی انّ امراة سالته فقالت انّ ابی مات و لم یحجّ، قال فحجّی عنه.