ماسبذان

معنی کلمه ماسبذان در لغت نامه دهخدا

ماسبذان. [ ب َ / س َ ب َ ] ( اِخ ) شهری به جبال. ( نخبةالدهر دمشقی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). نام شهری به پیشکوه لرستان در ناحیه طرحان در ساحل راست شط صیمره. سیروان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). بلاد جبل عبارت از همدان است و ماسبذان که آن سیروان است. ( تاریخ قم ص 26 ). ماسبذان از بلاد جبال بوده و با پشت کوه و ظاهراً محل حسین آباد سابق مطابقت دارد و آن را سیروان هم می گفته اند، ( حاشیه مجمل التواریخ والقصص ص 337 ). بلاد پهلویان هفت است : همدان و ماسبذان و قم و ماه بصره و صیمره و ماه کوفه وقرمیسین... ( از معجم البلدان ج 6 ص 407 ). و رجوع به معجم البلدان ج 7 ص 363 و ایران باستان ج 3 ص 2547 شود.

جملاتی از کاربرد کلمه ماسبذان

این منطقه در زمان تسلط اردشیر بابکان، اولین پادشاه ساسانی، یکی از مناطق ماه سبدان بوده که هنگام تسلط مسلمانان، اعراب دو کلمه ماه و سبدان را با هم ترکیب نموده و حرف «د» را به «ذ» تبدیل نموده و آن را ماسبذان نامیدند.
«از طرز به سوی راست به ماسبذان و مهرجان قذق می‌روند که شامل شهرهای متعدد از جمله آریوحان است. این شهر، در دشتی میان کوه‌های پر از درخت واقع است و آب آن به «بندنیجین» که نام شهر امروزی مندلی در کشور عراق است، می‌ریزد». تنها رودخانه‌ای که آب آن به مندلی می‌ریزد آب رودخانه گنگیر است که از ایوان سرچشمه می‌گیرد.
گرفتاری‌های مأمون در ۲۱۶ و ۲۱۷ و ۲۱۸ در جنگ با روم شرقی و مرگ او در ۲۱۸ موجب شد که خرّمیان در قسمت‌های دیگر ایران یعنی در اصفهان و ری و ماسبذان و مهرجان کذک (لرستان) سر برآوردند و شاید این امر به تشویق و تحریک بابک بوده است. شورش خرّمیان در این قسمت از ایران در جنگ خونینی که میان ایشان و سردار معتصم به نام اسحاق بن ابراهیم بن مُصْعَب درگرفت به شکست خرّمیان و کشتار عظیم ایشان منجر شد.