مائین

معنی کلمه مائین در لغت نامه دهخدا

مائین. ( اِخ ) شهری است از اعمال فارس از نواحی شیراز. ( معجم البلدان ).
مائین. [ مِئین ] ( ع عدد، ص ، اِ ) به معنی صدها. این جمع مائة است به حذف تای فوقانی. ( غیاث ) ( آنندراج ). و رجوع به مئین شود.

معنی کلمه مائین در فرهنگ فارسی

به معنی صدها

جملاتی از کاربرد کلمه مائین

کنیت ابوزکریا، بنشاپور برفت در سنه ثمان و خمسین و مائین شیخ الاسلام گفت: کی بوعبداللّه با کو مرا گفت، که بکران بن احمد جیلی گفت، که یوسف حسین رازی ٭ گفت: که در صد و بیست شهر رفته‌ام بدیدار علما و حکما و مشایخ، هیچکس ندیده‌ام قادرتر بر سخن، چون یحیی معاذ رازی، وی گفت: انکسار العاصین احب الی من صولة المطیعین.
آحاد گشت ألوف امیدم ز هر دوان من طمع کرده تا عشراتم مائین کنند
مرمریت مائین بلاغ تکاب یک اندیس مصالح ساختمانی است که در استان آذربایجان غربی قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، مرمریت است. سنگ میزبان این اندیس سنگ آهک است و دیرینگی آن به دوران الیگومیوسن می‌رسد.
مرمریت مائین بلاغ(عبدالحسین پاک نژاد شیرازی) یک اندیس مصالح ساختمانی است که در استان آذربایجان غربی قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، مرمریت است.سنگ میزبان این اندیس سنگ آهک است و دیرینگی آن به دوران الیگومیوسن می‌رسد.
سال عمر تو برین تختۀ خاکی چندان که بود نسبت آن ضب مائین در الاف